برای شماره سالانه “The Originals” ، ما از خلاقان – پیشگامان در زمینه هنر ، طراحی ، مد ، کمدی ، فعالیت و موارد دیگر – خواسته ایم تا بینش خود را در مورد وفادار ماندن به خود به اشتراک بگذارند. تمام مصاحبه های امسال را بخوانید اینجابه
شما زود با خبرنامه با “نامه هوایی” ، اعزام هفتگی که پس از خروج شروع کردید ، وارد بازی خبرنامه شدید Vanity Fairبه در حال حاضر به نظر می رسد که در سال گذشته ، هر نویسنده زیرپوشه مخصوص خود را دارد. در مورد وضعیت صنعت رسانه در حال حاضر چه احساسی دارید ، به ویژه در مورد آنچه مستقیماً در صندوق ورودی شما قرار دارد؟
هنگامی که من برای اولین بار به نیویورک آمدم ، اگر می خواهید چیزی را منتشر کنید ، باید به سراغ شخصی بروید که از امکانات تولید برخوردار باشد ، خواه شرکت انتشارات کتاب باشد یا شرکت انتشارات مجله یا روزنامه. در حال حاضر ، همه به وسایل تولید دسترسی دارند. قسمت سخت خودنمایی می کند تا جهان به سراغ شما بیاید.
آیا فکر می کنید اکنون برای افراد بسیار با استعداد نسبت به گذشته راحت تر شده است؟
بزرگترین پسر من که نویسنده و ویراستار است ، روز گذشته گفت که مقاله نویس بودن در روزنامه نگاری یکی از موفقیت های اصلی روزنامه نگاری بود و اکنون این شغل سطح اول است: فقط در اتاق خواب خود بنشینید و نظرات خود را مطرح کنید. مواردی که احتمالاً برخی از آنها را بسیار می شناسید و برخی دیگر احتمالاً آنقدرها را نمی دانید.
به نظر شما آینده تجارت مجلات چگونه است؟
من فکر نمی کنم مجلات از نوارهای VHS پیروی کنند. من فکر می کنم آنها ممکن است راه وینیل را طی کنند ، به این معنا که جوانان عاشق مجلات هستند. آنها مصنوعات زیبایی هستند و اگر واقعاً خوب و با ارزش تولید بالا کنار هم قرار بگیرند ، مردم دوست دارند آنها را بخوانند ، آنها را بخوانند ، آنها را نگاه کنند و آنها را نگه دارند.
شما برای سه کتاب منتشر شده در این سال مقدماتی نوشته اید: آخرین جلد کتاب تام فورد ، یک نشریه ویژه Netflix که در مورد تاج، و کتابی در Hôtel du Cap-Eden-Roc. کار روی آن ها چگونه بود؟ تصور می کنم حتماً به آن اشاره کرده اید Vanity Fair مهمانی هایی که در H dutel du Cap در طول جشنواره فیلم کن برگزار کردید.
من کردم. در واقع ، من گفتم که آنها آنقدر فوق العاده و پر زرق و برق هستند که اگر مجری برنامه نبودم ، هرگز دعوت نمی شدم.
در دوران بیماری همه گیر چه چیزی را بیشتر از دست داده اید؟
دلم برای رستوران ها تنگ شده بود. رستوران ها منبع اصلی زندگی یک شهر یا شهرک هستند. رستوران جایی است که برای عاشق شدن به آنجا می روید. این جایی است که شما برای جدا شدن می روید. جایی است که برای جشن می روید.
گرانترین دارایی در کمد شما چیست؟
حدود هشت سال پیش ، من و خانواده ام در مونیخ بودیم و یک ژاکت اتریشی خریدم. حالا من حدود پنج عدد از آنها را دارم ، کتان و پشم. من آنها را بسیار بخشنده می دانم و چیزی در مورد آنها واضح است. من همه دکمه ها را دوست دارم. و اثرات یک عمر غذا خوردن در رستوران ها را پوشش می دهد.
اصالت برای شما چه معنایی دارد؟
من آن روز سعی می کردم به کوچکترین دخترم توضیح دهم که در مورد کسی که راحت می تواند کار کند یا بپوشد یا همان شخصی باشد چیز جذابی وجود دارد ، نه شخصی که در تمام مدت تحت تأثیر قرار می دهد. و شاید قدردانی از شما و کارهایی که انجام می دهند طول بکشد ، اما وقتی این کار را انجام دهید ، مدت زمان بیشتری طول می کشد. یک شخص اصلی ، می توانید آن را تشخیص دهید. آنها فقط می توانند با آنچه هستند ، راحت باشند.
به نظر شما اصلی ترین کیفیت شما چیست؟
من هیچ ویژگی اصلی ندارم ، و ممکن است این اصالت من باشد-فقط بی اصالت کامل من. منظورم این است که من واقعاً خسته کننده لباس می پوشم. من آشپزی خاصی ندارم من شراب را دوست دارم ، اما چیزی در مورد آن نمی دانم. عاشق تماشای تلویزیون ، عاشق خواندن. من تنها یکی از دوستانم هستم که سرگرمی ثابت من در 40 سال گذشته قایق رانی بوده است. من عاشق قایق رانی هستم و در آن مهارت دارم. من شش قایقرانی قدیمی شهر دارم ، برخی از آنها بیش از 100 سال قدمت دارند.
شما بیشتر چهار سال گذشته را در پرووانس گذرانده اید. به نظر شما فرانسوی ها بهتر از آمریکایی ها چه می کنند؟
آنها بسیار سخت تر از آنچه ما به آنها اعتبار می دهیم کار می کنند. نوسازی در آنجا بسیار سریعتر از اینجاست. آنها به وضوح غذا را فوق العاده انجام می دهند و مانند ایتالیایی ها زندگی خود را به خوبی انجام می دهند.
در کجای جهان ، و با انجام چه فعالیتی ، خوشحال تر هستید؟
در یک شهر کوچک در جنوب پرووانس ، نقاشی می کشد. من می توانستم ساعت ها نقاشی کنم ، به موسیقی جاز عالی گوش دهم و از این بابت راضی باشم.