زمانی که کلتون رایان برای دنبال کردن حرفه بازیگری به شهر نیویورک آمد، میدانست که این یکی از سختترین کارهایی است که تا به حال انجام داده است. «نیویورک می تواند برای شما بسیار وحشتناک باشد. سطح پایین بسیار کم است. تو نگاه میکنی که رویاهات از بین میرن اما اوج ها را با هیچ چیز عوض نمی کنم دبلیو قبل از اجرای موزیکال برادوی که در حال حاضر در آن بازی می کند، نیویورک، نیویورک.
مسیر خود رایان در شهر نیویورک، نقش او را در نقش جیمی دویل، موسیقیدان افسونشدهای که پس از جنگ جهانی دوم به دنبال سوپراستار شدن است، بر اساس شخصیت رابرت دنیرو در فیلم 1977 به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، نشان میدهد. بازیگران این فیلم همچنین شامل لیزا مینلی بودند که خط آغازین «شروع به انتشار اخبار…» را معروف کرد—حالا آنا اوزل آن را می خواند. این موزیکال جدید دارای موسیقی و اشعار جان کاندر و فرد اب (کاباره، شیکاگو) که آهنگ هایی را برای فیلم نوشت، به علاوه مطالب اضافی توسط لین مانوئل میراندا. به همان ترتیبی که فیلم بر داستانی از هنرمندان در شهر نیویورک نور تابید، رایان و بازیگرانش به غنا و جوامع بیشماری آن ادای احترام میکنند، بهگونهای که برای اولین بار و باتجربه تماشاگران تئاتر بیزمان و جشن میآید.
رهایی از کنترل و در آغوش کشیدن ناامیدی برای او یک فرآیند مداوم است، حتی به عنوان یکی از پویاترین استعدادهای برادوی که امروزه کار می کند. رایان در سن 27 سالگی، آجر به آجر، هم روی صحنه و هم روی پرده، کار حرفه ای را خلق کرده است و در برادوی به عنوان یک شاگرد برای نقش کانر مورفی، در میان دیگران، در موزیکال برادوی برنده جایزه تونی، برای اولین بار در برادوی ظاهر شد. ایوان هانسن عزیز (او سپس در اقتباس سینمایی 2021 بازی کرد). او اعتراف میکند که عمدتاً در برنامههایی مانند «پسران بسیار غمگین» بازی کرده است میهن و صورت پوکرو در سال 2022 مقابل ال فانینگ بازی کرد دختری از پلین ویل در نقش کنراد «کوکو» روی سوم، نوجوانی که در سال 2014 بر اثر خودکشی جان باخت.
اکنون در نقش اصلی یک موزیکال مورد انتظار برادوی، رایان به موفقیت خود عادت می کند. در زیر، او در مورد رهبری یک نمایش برادوی و رابطه در حال تکامل خود با شهری که او را ساخته است صحبت می کند:
جیمی دویل را میتوان نقش اول صحنهای در نظر گرفت.
شاید من یک بدبین باشم، اما هر بار که در سه سال گذشته نقشی را بازی کردهام، بسیاری از مردم ادعا میکنند که این نقش بزرگ من است، بنابراین وقتی کار بزرگی ظاهر میشود خوشحال میشوم. من به این نمایش افتخار می کنم و امیدوارم مردم هم مثل من شیفته آن باشند. اما یک بازیگر جوان بودن مشکل عجیبی است. شما شناخته شده هستید اما به طور گسترده شناخته شده نیستید، بنابراین بله، این اولین توپ من است و من از آن ضربه می گیرم.
چه چیزی شما را با الهام از شخصیت رابرت دنیرو در فیلم به این نقش کشاند و چه کارهای شخصی را اجرا کرده اید؟
من عمدتاً نقش پسرهای خیلی غمگین را بازی کردهام، و هیجانزده هستم که نقش کسی را بازی کنم که هم سن خودم است که نمیترسد عشقش را در آستینش بگذارد. پدرم در شهرستان تیپرری به دنیا آمد [Ireland]و من یک پاسپورت ایرلندی دارم، بنابراین من با جیمی در یک قایق هستم. پدربزرگم بر سلیقه من در موسیقی تأثیر گذاشت و امیدوار بود که ترانه هایی را بخوانم که به بینگ کرازبی و فرانک سیناترا ادای احترام می کرد، بنابراین تأثیر او را احساس کردم. همچنین، من به چالش نواختن چند آلات موسیقی و تپ رقص کشانده شدم—من نمی دانستم چگونه رقص تپ کنم.
نقش کاندر، اب و میراندا را در تربیت موسیقی خود چگونه توصیف می کنید؟
هر وقت پدربزرگ و مادربزرگم بچهدار میشدند، نوارهای VHS از موزیکالهای مشابه را تماشا میکردم لیل آبنر، کملوت، و بچه ها و عروسک ها. دیدم کاباره در 16 سالگی و فکر کردم خیلی باوقار است. احساس میکردم که موزیکالهای فیلم لذتی گناهآمیز دارند، و دیگر لازم نیست که احساس گناه کنم، زیرا کاباره شایستگی زیادی داشت لین همگنی در تئاتر موزیکال را به چالش کشیده است و قرار گرفتن در نقطه تلاقی این دو ذهن تجربه ای فروتنانه است.
همکاری شما با کاندر و میراندا در عمل چگونه است؟
لحظه زیبایی است که فرانسین را می خوانم [Anna Uzele] یک آهنگ، اما در ابتدا یک مونولوگ بود. یک روز در حین تمرین، آنها مرا نشستند، جان روی پیانو پرید و لین آواز خواند. من یک گودال بودم، و بلافاصله بعد، جان گفت که این آهنگ را فقط برای من نوشته است. این چیزی است که من به قبر خود خواهم برد.
شما چگونه موفقیت را اندازه گیری میکنید؟
اگر به بازیگری ادامه دهم و به درون نگاه کنم، امیدوارم به اندازه جان کاندر 96 ساله راضی باشم. او همیشه به من می گوید که زندگی در تئاتر بهترین زندگی است که می توانید داشته باشید.
از جامعه خود در شهر بگویید.
من از 21 سالگی شروع کردم و برای اولین بار در برادوی از مدرسه خارج شدم [he covered the three male teens in the original cast of Dear Evan Hansen]. من مثل مادلین بودم که در پاریس گم شده بود. وقتی که شانههایم از گوشم به جایی که قرار بود میرفتند، بسیاری از افراد مستقر در جامعه تئاتر مرا بلند کردند و تماشا کردند. پس از این غم و اندوه جمعی که گفته شد ما غیرضروری هستیم، دوباره به شرایطم برگردم و دوباره با دوستان دانشگاهم متحد شوم. ما خیلی به هم تکیه می کنیم!
نیویورک، نیویورک به موقع احساس می کند این پروژه چه کمکی به شما در پردازش سال های پر فراز و نشیب گذشته و رابطه شما با شهر نیویورک کرده است؟
چند سال گذشته به من فهماند که نمی توانم در جای دیگری زندگی کنم، یا حداقل باید در مدار این مکان باشم. من در کنتاکی بزرگ شدم و در طول همهگیری به آنجا رفتم. دوست داشتنی و یک امتیاز بود، اما من دیگر هرگز این مکان را بدیهی نخواهم گرفت. موزیکال ساختار درخشان این مکان را نشان می دهد که همیشه خود را دوباره زنده می کند و من می توانم ستایش و مصیبت خود را با آن اجرا کنم.
نیویورک، نیویورک اکنون در تئاتر سنت جیمز باز است.