آلیشیا دبنام-کری از Fear the Walking Dead به Saint X حرکت می کند

آلیشیا دبنام-کری زنی است که در یک ماموریت است. پس از هفت فصل بازی با آلیشیا کلارک در AMC از مردگان متحرک بترسید، بازیگر استرالیایی تصمیم دشواری گرفت تا در پاییز 2021 از مجموعه طولانی مدت و پسا آخرالزمانی در جستجوی مراتع سرسبزتر جدا شود. پس از بازگشت کوتاهی به زادگاهش سیدنی برای فیلمبرداری مینی سریال Prime Video اقتباسی از گلهای گمشده آلیس هارتدبنام کری، که در آن در مقابل سیگورنی ویور بازی می کند، پیشنهادی برای سفر به سنت X، درام روانشناختی جدیدی که چهارشنبه در Hulu پخش می شود.

دبنام کری می‌گوید: «این در واقع اولین پیشنهادی بود که دریافت کردم، که به نوعی کار بزرگی است، زیرا این اولین پیشنهادی بود که برای یک برنامه Hulu بود. دبلیو بر فراز زوم از بورلی هیلز، با لباس Staud خط آبی سرمه ای. “زمان زیادی طول می کشد تا به جایی برسید که مردم برای چیزهایی به شما مراجعه کنند، و من فکر می کردم که واقعاً خاص است.”

بر اساس رمان 2020 الکسیس شایتکین به همین نام و اقتباس شده توسط لیلا گرشتاین برای تلویزیون، سنت X امیلی توماس (دبنام-کری)، مستندساز را دنبال می کند که زندگی ظاهراً بت انگیزش در شهر نیویورک وقتی با کلایو «گوگو» ریچاردسون (جاش بونزی)، یکی از مردانی که به قتل خواهر بزرگترش، آلیسون متهم شده اند، برعکس می شود. (دوچوونی غربی)، در آخرین شب تعطیلات خانوادگی خود در دریای کارائیب، نزدیک به دو دهه پیش. این مجموعه هشت قسمتی که در چندین جدول زمانی گفته می‌شود، تلاش می‌کند تا ژانر دختر گمشده را با بررسی بلندپروازانه نژاد، طبقه، امتیازات، آسیب‌های روحی و سندروم زن سفیدپوست از دست رفته بهبود بخشد.

در زیر، این جوان 29 ساله – که به خاطر بازی در لکسا در شبکه CW نیز شناخته می شود. 100-تصمیم خود را برای ترک آن توضیح می دهد مردگان متحرک جهان، چگونه مرگ غم انگیز آلیسون، امیلی و کلایو را در زمان حال به هم متصل می کند، و جذابیت او برای ایفای نقش شخصیت های تیره تر (و اینکه کدام آلبوم بیانسه نجات او در طول فیلمبرداری شش ماهه سال گذشته شد).

چه چیزی باعث شد تصمیم شما را ترک کنید مردگان متحرک جهان در ماه مه گذشته، و چگونه است سنت X با انواع داستان هایی که می خواهید در این مرحله از حرفه خود بگویید مناسب است؟

من کار کرده بودم از مردگان متحرک بترسید از زمانی که من حدود 21 ساله بودم، بنابراین واقعاً بسیاری از بیست سالگی من را در بر می گرفت – نه فقط به عنوان یک بازیگر، بلکه به عنوان یک شخص. من از بهترین ها یاد گرفتم، و همچنین به عنوان فردی در میان گروهی باورنکردنی از مردم رشد کردم. اما در عین حال، چیزی که در مورد بازیگری به من الهام می‌دهد این است که بتوانم متحول شوم. داستان های زیادی برای گفتن وجود دارد و من فقط به تغییر نیاز داشتم. سنت X هیجان انگیز بود زیرا روایت امروزی است. بسیاری از کارهایی که انجام داده‌ام در ژانر، علمی تخیلی، دنیای ترسناک بوده است. این احساس کمی بیشتر در واقعیت است، و من واقعا جذب مارپیچ رو به پایین روانی این شخصیت شدم.

وقتی صحبت از این موضوع شد، امیلی این تمرکز منحصر به فرد را روی فهمیدن اینکه چه کسی خواهرش را به قتل رسانده است، زمانی که یکی از مظنونان، کلایو، ناگهان در زندگی او ظاهر می شود، می شود. چگونه این کارها را برای امیلی به حرکت در می آورد؟

من امیلی را فردی شکسته می بینم. تروما اغلب شما را در سنی که اتفاق افتاده منجمد می کند. هنگامی که ما برای اولین بار با امیلی بزرگسال ملاقات می کنیم، او به عنوان یک فیلمساز زندگی می کند که با دوست پسرش در بخشی از بروکلین زندگی می کند. اما در واقع، او سعی می‌کند با تبدیل شدن به نسخه‌ای از خواهرش، خلاء را پر کند تا مجبور نباشد با کودک واقعاً آسیب دیده درونش روبرو شود. هنگامی که او دوباره با کلایو ملاقات می کند، واقعاً یک کاوش است که او بدون چه کسی است [her sister] آلیسون

فکر می کنید امیلی و کلایو در طول مدتی که دوباره وارد زندگی یکدیگر می شوند از یکدیگر چه می آموزند؟

وجه مشترک هر دوی آنها انزوای عمیق و تنهایی است که در یکدیگر تشخیص می دهند، اما نمی توانند کاملاً مشخص کنند. جاش بونزی، که فوق‌العاده است و نقش کلایو را بازی می‌کند، و من در مورد اینکه چگونه وقتی مردم با هم یک رویداد واقعاً آسیب‌زا را پشت سر می‌گذارند، آنها را به شکلی متفاوت پیوند می‌دهد، صحبت کردیم. آن فاجعه کاملاً بر روند و مسیر زندگی آنها تأثیر گذاشته است. دوستی و پویایی که بین آن‌ها شکل می‌گیرد برای تماشا کردن احساس ناراحتی می‌کند، اما در عین حال، از این فضای پر انرژی عمیقا ریشه‌دار است که آن‌ها به اشتراک گذاشته‌اند.

در مورد نشستن با غم و اندوه حل نشده ای که امیلی احساس می کند، چه چیزی برای شما چالش برانگیزتر بود؟

من سعی کردم اساساً دو خلق و خوی متفاوت ایجاد کنم. با تعاملات کلایو و امیلی، این نیاز بی‌حرکت و کمی ناآرام و کودکانه به دیده شدن و احساس اینکه او می‌تواند خودش باشد وجود دارد، که اساساً ناجور و درمان نشده است و مانند خواهرش کامل نیست. این نیاز برای زندگی بیرونی او وجود دارد که کمی محدودتر و محدودتر به نظر برسد و احساس کند، مثل اینکه مجبور است خودش را بالا نگه دارد در حالی که به آرامی فرو ریختن آن را تماشا می کند.

با بازی کردن شخصیت‌های شدیدی که خود را در موقعیت‌های پرمخاطره قرار می‌دهند، چگونه می‌توانید برای برخی از صحنه‌های سنگین‌تر و احساسی‌تر وارد فضا شوید؟

من واقعاً برای یک کار زیبا، دلپذیر، شیرین و عاشقانه دیر شده ام. هر ژانر ماهیچه ای را ارائه می دهد که خم شدن آن کمی آسان تر می شود، درست مانند هر ساز، هر عضوی از بدن. از برخی جهات، انجام ژانرهایی مانند این قبلا کمک کرد زیرا می دانستم از کجا می توانم استفاده کنم. اما این یکی خیلی ساده لوحانه ارائه نکرد. بنابراین فقط این بود که مطمئن شوم می‌توانم در پایان روز چک کنم – دوش آب گرم، پوشیدن لباس، ریختن یک لیوان شراب برای خودم، گوش دادن به سخنان بیانسه رنسانس آلبوم در تکرار وقتی به خانه رسیدم، این مبنای من برای نحوه عملکرد بود. [Laughs.]

دبنام-کری در از مردگان متحرک بترسید

لورن “لو” اسمیت/AMC

به اندازه کافی خنده دار، این اولین بار نیست که نقش شخصیتی را بازی می کنید که خواهر بزرگترش را به شکلی غم انگیز از دست می دهد. به نظر شما برخی از شباهت های امیلی در چیست؟ سنت X و فرانسیس در جدایی خشونت آمیز?

هر دوی آنها به روش های بسیار متفاوتی با آن برخورد کردند. که در سنت X، فتیش کردن “دختر سفید گم شده” و این داستان ملی که پیشروی بسیاری از آسیب ها بود، چیزی بود که هنگام فکر کردن به امیلی به آن توجه کردم. با جدایی خشونت آمیز، کمی صمیمی تر و محتاطانه تر به نظر می رسید، در حالی که این نمایش تقریباً به نظر می رسد که درب در حال باز شدن است. همچنین برایم جالب بود که این دومین کاری است که انجام می‌دهم، جایی که یک بازیگر جوان‌تر نقش نسخه جوان‌تر این شخصیت را بازی می‌کردم و سپس نسخه قدیمی‌تر را بازی می‌کردم.

شما اشاره کردید که به دنبال چالش های خلاقانه جدید هستید، پس چگونه رهبری این نمایش شما را به بازیگر بهتری تبدیل کرد؟

من واقعاً احساس می کنم هر شغل فرصتی برای رشد و تغییر است. همیشه چیز جدیدی برای یادگیری وجود دارد. برای مدت طولانی، احساس بی کفایتی داشتم، مثلاً «آیا این کار را درست انجام می‌دهم؟ یا این کافی است؟» برای سنت Xمن درست مثل این گفتم: «به این حقیقت اعتماد کن که این کاری است که می‌دانی چگونه انجام دهی. فقط به داخل خم شو.»

در حال نگاه کردن به آینده، آیا ژانر یا داستانی وجود دارد که بخواهید به آن بپردازید، یا یک همکار که به دنبال کار با آن هستید؟

هدف من قطعا کار با A24 است. در حال حاضر این خانه تولیدی است که من واقعاً از آن هیجان زده هستم. همه چیز همه جا همه به طور همزمانe سال گذشته فیلم مورد علاقه من بود و از آن الهام گرفتم. من همیشه دوست داشتم با سوفیا کاپولا کار کنم و همچنین واقعاً می خواهم در قطعات ژانر و دوره ای بیشتری کار کنم. من در حال حاضر جذابیت زیادی در داستان‌هایی پیدا می‌کنم که با پالت رنگی و نورپردازی واقعاً جذاب‌تر، کمی بیش‌تر سبک شده‌اند. از نظر شغلی، من برای کارگردانی بیشتر هیجان زده هستم. این کاری است که من در پایان انجام دادم از مردگان متحرک بترسید، و چیزی که می خواهم برای خودم به کاوش ادامه دهم.