خاویر دولان درباره فرآیند خلاقانه و کار با هانتر شفر برای پرادا صحبت می کند

خاویر دولان در آن زمان تنها 20 سال داشت من مادرم را کشتم، یا من مادرم را کشتم، فیلمی که او نویسندگی، کارگردانی، بازی و تهیه کنندگی آن را برعهده داشت، در جشنواره فیلم کن سال 2009 به نمایش درآمد. در 27 سالگی جایزه هیئت داوران جشنواره 2014 را برای فیلمش به خانه برد. مامان. در نزدیک به یک دهه پس از آن، واندرکایند فرانسوی-کانادایی جایگاه خود را به عنوان یک نویسنده برجسته LGBTQ+ و ستاره مد – هم در جلو و هم پشت دوربین – محکم تثبیت کرده است. در سال گذشته، کبکوی ها کارگردانی برخی از بزرگترین ستاره های جهان را بر عهده داشتند. ببینید: ادل در ویدیوی «Easy on Me»، جولیا رابرتز در کمپین Chopard، و رضایت’شکارچی شفر در یک فیلم کوتاه سینمایی لذت بخش برای پرادا. ویدیوی کیف گالریا این خانه، سرودی برای شادی نسل‌ها با شفر در بین دهه‌ها به سبک پرش است. در اینجا، دولان در مورد الهام گرفتن از عکس و درس مهم رنگی که از میوچیا پرادا آموخته صحبت می کند.

رابطه خود را با مد چگونه توصیف می کنید؟

رابطه من با مد ارتباطی با یک صنعت یا مفاهیم آن نیست، بلکه رابطه ای با چیزهایی است که به نظر من زیبا هستند. به زیبایی، به عنوان یک واقعیت، و هنر. در لباس ها، رنگ ها، بافت ها هنر بسیار زیادی وجود دارد. و من به عنوان یک هنرمند و انسان، طبیعتاً به همان اندازه که به چیزهای زشت و ناقص جذب می شوم، به این سمت کشیده می شوم. من فقط می خواهم از هر چیزی فیلم بگیرم که شخصیت داشته باشد و اینقدر سرزنده زندگی کند.

رابطه خود را با پرادا چگونه توصیف می کنید؟

من مدت زیادی است که با پرادا دوست هستم. من با برخی از افراد کلیدی آن در نیویورک در سال 2016 ملاقات کردم. و از آن زمان تاکنون داستان عشق و دوستی بوده است. سخاوت آنها نسبت به من و دوستانم بی حد و حصر بوده است. و خوب، رابطه من با پرادا به عنوان یک برند از دهه ها پیش شروع شد. وقتی متوجه شدم که صورتی و قرمز با هم معنا پیدا کردند. قهوه ای و آبی هم کار می کرد. آن کلیشه‌های زیبایی، همانطور که میوچیا گفت، قرار بود «از هم جدا شوند».

احساسی که این فیلم سعی در بیان آن دارد را چگونه توصیف می کنید؟

فکر می کنم فیلمی درباره رویاها و آزادی است. میل به رهایی، پرواز، سفر. چیزی در مورد قفس های جسمی و روحی که در آن زندگی می کنیم. در این مورد خاص، این یک قفس زیبا است که روی زمین شگ و ملیله های دوست من پیر فری روی دیوارها قرار دارد! اما با این وجود، این یک قفس است. و در این سال گذشته، ما با انواع قفس‌ها، از هر کجا که هستیم، و موقعیت ما، بیش از حد آشنا شده‌ایم.

دولان با شفر سر صحنه. با حسن نیت از پرادا

امیدوارید مخاطبان چه واکنش احساسی داشته باشند؟

هر پاسخ احساسی به اندازه کافی خوب است. جایی که عاطفه هست، علاقه هم هست! یعنی مردم اهمیت می دهند.

این روند چگونه با روند روایی شما پیرامون یک فیلم بلند ارتباط دارد یا با آن تفاوت دارد؟

در این مورد اصلاً تفاوتی نداشت. ما مجموعه‌ها، شخصیت‌ها، صحنه‌ها… را ساختیم تا در اینجا رشته‌ای وجود داشته باشد که در طول داستان بافته شده باشد، جایی که هانتر بتواند کارهایی را که یک انسان انجام می‌دهد انجام دهد، به جای اینکه فقط کیفی را در دست بگیرد که در نهایت از او مهم‌تر است. .