در ساعت 2:30 بامداد روز سهشنبه، 2 می، ژانل مونه به بار در اتاق بوم بوم در هتل استاندارد شهر نیویورک رفت تا تورک کند. این نوازنده و بازیگر با پوشیدن یک بیکینی مشکی با لهجهای از رشتههای مروارید و بدلیجات و یک جفت کفش کتانی بلند تام براون، در کنار رقصندگانش – که برهنه بودند، به جز رنگهای هنرمندانه بدن – در جمعی از جمله فلورانس پیو اجرا کردند. بیلی آیلیش، جنا اورتگا، پریانکا چوپرا و نیک جوناس، اشلی پارک و بسیاری دیگر از ستاره هایی که چند ساعت قبل فرش قرمز مت گالا را زیبا کرده بودند.
این، به نوعی، دومین اجرای مونه در آن شب بود، پس از اینکه پله های مت گالا را به عنوان صحنه ای برای نمایش اولین نمایش اصلی خود برای آن شب در نظر گرفت. مونایی با پوشیدن یک کت سفارشی تام براون سیاه و سفید و پیچ و تاب پارچهای ظریف به عنوان سرپوش، ژاکت خود را در میانه راه پلههای موزه هنر متروپولیتن جدا کرد تا یک لباس مجلسی شفاف ساخته شده از تور سیاه را به نمایش بگذارد. بیکینی زیر همان لباسی بود که در بار در بوم بوم روم پوشیده بود – و اگرچه نیازی به این کار نداشت، دامن نیمه شفاف را برای عکاسان مشتاق روی فرش بلند کرد.
مونایی با خنده بعد از ظهر دوشنبه به من می گوید: «این یک سه نفره کامل از من، تام و کارل است. “یک سه نفر خلاق – عیاشی – این چیزی است که من آن را می نامم.”
جدای از شوخی، این هنرمند از همان ابتدا میدانست که میخواهد ظاهرش در تام براون مت گالا «احساس یک تجربه باشد – تجربهای که شما را در مسیر تکامل من قرار میدهد». این نوازنده برای رسیدن به پایان «بازگشتن لایههای ژانل مونه»، از آغاز فعالیتاش در صنعت موسیقی، زمانی که یونیفرم لباسهای سیاه و سفید به تن کرد، این نوازنده با براون و او چند گزینه طراحی را انجام داد. تیم البته همه طرف های درگیر روی مغز لاگرفلد داشتند. او میگوید: «من و کارل در زیباییشناسی سیاه و سفید مشترک بودیم، و میدانستم که با ساختار و هوسهای تام، ظاهر به هم میآید.
تاریخچه او با هر دو برند گسترده است و مونایی آن را به عنوان “لحظه ای کامل” توصیف می کند. او می گوید: “اولین ملاقات من، در سال 2011 با شانل و کارل رفتم.” او درباره اولین آلبومم با من تماس گرفته بود. من یک کاری در تقویم پیرلی انجام دادم که او کارگردانی خلاقانه ای داشت و او در ردیف وسط تماشاگران نشست و در حین اجرا از من طرح کشید. او طرح را در پشت صحنه به من داد و گفت: “من عاشق سیاه و سفیدت هستم.” گفتم: “آقا، من عاشقم.” شما سیاه و سفید.» در مورد تام براون، مونایی توضیح میدهد: «ما سالها است که با هم همکاری میکنیم، زیرا در واقع ذهنهای ما بسیار شبیه است. زمانی که من برای اولین بار به عنوان یک هنرمند وارد صحنه شدم، شانل و تام براون بودند که اولین کت و شلوارهایم را برایم فرستادند. همیشه قدردانی از تخیل یکدیگر بودهایم، و ما آنقدر با هم کار کردهایم که همدیگر را درک میکنیم، مخصوصاً وقتی صحبت از گفتن داستان میشود.»
اگرچه مونائه میگوید داستان شب «تکامل» بود، اما او میخواهد به بینندگان و طرفداران اجازه دهد درباره هر روایتی فراتر از آن تصمیم بگیرند. او میگوید: «این یک تجربه هنری است – و گاهی اوقات شما میخواهید هر کسی که به آن تجربه هنری نگاه میکند به نتیجهگیری در مورد آن برسد.
یک تجربه هنری دیگر که بومی کانزاس سیتی در کارنامه دارد وجود دارد: آلبوم جدید او، که به گفته او در این لحظه او را کاملاً در حالت “موسیقی” قرار داده است (او حتی گیتار آکوستیک خود را به شهر نیویورک آورده است، بنابراین می تواند تمرین روی صندلی آرایش هنگام آماده شدن). من عاشق گوش دادن به Afrobeats یا لیست پخش Feelin’ Myself هستم [on Spotify,] اما در حال حاضر در حال گوش دادن به آلبوم جدیدم هستم – فقط افراد حلقه من آن را شنیده اند. چند آهنگ وجود دارد که از قبل میدانم که نمیتوانم صبر کنم تا به آن مرکز گوش کنم و من را برای جشن گرفتن آماده کنم.”
قبل از هر فرش بزرگی، مونائه با تیم خود اهدافی را تعیین می کند که از آن به عنوان «شکل آفرینی» خود یاد می کند. او میگوید: «این زیبا نیست؟» او میگوید: «تولیدات و رویدادها همیشه اضطراب زیادی را برای مردم به ارمغان میآورند – آنها به این شکل طراحی شدهاند. آنچه من می گویم این است که اجازه نخواهیم داد بزرگی همه چیز انرژی و آرامش ما را به هم بزند. ما به این تجربه وارد میشویم که میخواهیم از آن لذت ببریم، و میخواهیم از آن دور شویم و بدانیم که واقعاً اوقات فوقالعادهای را سپری کردهایم.»