برای کمی شهرت تا کجا پیش می روید؟ آیا می خواهید دست خود را برای تبدیل شدن به یک سرآشپز مشهور امتحان کنید؟ عمدا گم شدن؟ یا از پس انداز زندگی خود برای استخدام یک گروه دوربین برای تعقیب شما استفاده کنید؟
زک استون تمام موارد فوق را در کمدی کمدی سرگرم کننده بو برنهام MTV در سال 2013 انجام داده است. زک استون قرار است مشهور شود. این فیلم ساختگی که با همکاری دن لاگانا ساخته شد، یک دهه پیش به نمایش درآمد – اما آمیختگی امروز خود مستندسازی و فرهنگ تأثیرگذار را به شیوهای مناسبتر از همیشه نشان میدهد.
برنهام 22 ساله ای به عنوان نویسنده خدمت کرد و نقش زک 18 ساله را در این نمایش بازی کرد، مرد جوان جاه طلبی که در خلاء بین دبیرستان و کالج آویزان بود. در حالی که دوستانش برای خداحافظی با زادگاهشان آماده می شوند، زک و سندروم شخصیت اصلی او مشغول ساختن نقشه ای برای معروف شدن هستند. او با استفاده از بودجه دانشگاه که والدینش برای او پس انداز کرده بودند، یک گروه فیلمبرداری را استخدام می کند تا او را دنبال کنند و هر حرکت او را مستند کنند.
در هسته آن، زک استون در مورد تمایل به دیده شدن و درک شدن است. زک یک خارجی است و فقط میخواهد محبت امی (کیتلین جرارد) دوست دوران کودکیاش را جلب کند، اما روشهای احمقانهاش – چه بازسازی یک فیلم ترسناک یا ساختن یک فیلم عزب نمایش ریپ آف به نام Zachelor– عملا همیشه گمراه هستند. در یک قسمت، زک فریاد می زند: “من رویاهایم را زندگی می کنم!” قبل از اینکه با شکم به استخر بیفتد در حالی که خانواده و دوستانش با احتیاط به آن نگاه می کنند.
تنها پس از یک فصل لغو شد، زک استون قرار است مشهور شود به سادگی نمایشی جلوتر از زمان خود بود. نمایش برنهام که قبل از طلوع سلبریتی اینترنتی و در زمانی که واین هنوز زنده بود پخش شد، اشتیاق جلب توجه ویروسی را که در جامعه برنامه ریزی شده بود را به تصویر کشید. در حالی که نمایش برای هجو چنین فردی سنگین است، اما یک همدلی تند و زننده نیز همراه با آن خواسته ها وجود دارد. زک فقط یک نوجوان کم عمق و غیرقابل تشخیص آنلاین نیست، بلکه تصویری از یک داستان مدرن در دوران بلوغ است. این نمایش با زوم کردن بر رابطه یک فرد جوان با مستندسازی خود، به طور ضمنی نشان میدهد که چنین عملکرد و وسواس با تحسین الگوریتمی چقدر میتواند آسیبرسان باشد.
با توجه به هر قسمتی که بر روی روش جدیدی برای ایجاد ویروسی متمرکز است، میل منحرف یک مرد برای شهرت به شدت سرگرم کننده است. اپیزود اول، زک را میبیند که با همراهی یک گروه فیلمبردار سه نفره، مراسم تشییع جنازه مادربزرگش را مثل یک برنامه کمدی تیتر میکند. او همچنین زمانی که مادرش (کاری کولمن) خبر مرگ را ارائه میدهد، از او درخواست میکند تا یک بار دیگر به او بپردازد، و اخلاق مشکوک زک را در هنگام دستیابی به موفقیت مورد بررسی قرار دهد. از این نظر، او یک وبلاگ نویس تجلیل شده است، که از او درخواست می کند تا زندگی واقعی را دوباره به تصویر بکشد، مانند یک صحنه فیلم برای او تا کامل شود. او تولیدی را اجرا می کند تا ظاهراً به شهرت برسد، اما هیچ اعتباری برای دوربین وجود ندارد، فقط یک نمایش عجیب و غریب.
زک استون هنگامی که فلاش های زاک خارج از دوربین را می بینیم، به ویژه عمیق می شود. در واقع، این یک داستان غم انگیز از یک مرد جوان است که تنها زمانی احساس می کند که او را دوست دارند. در لحظاتی که زک برای خودش یک دقیقه وقت می خواهد، او در آسیب پذیرترین حالت خود قرار دارد. لحظات دلخراشی او را می بینند که روحش را برهنه می کند و اعتراف می کند که فقط می خواهد دوستش داشته باشد. چنین اشتیاق، وجود جمعی ما را به صورت آنلاین بازتاب می دهد – و با شروع کار خود در YouTube، برنهام به صنعتی آشنا بود که در چشمان جریان اصلی فرهنگ تازه در حال ظهور بود. زک استون برای اولین بار به نمایش درآمد.
این فرا-اگزیستانسیالیسم تقریباً بر تمام پروژه هایی که برنهام تولید کرده است تأکید می کند. سبک او همیشه دوگانگی را پذیرفته است: گرم و در عین حال ساینده، خنده دار اما به طرز دردناکی قابل ارتباط. برنهام با یافتن لحظاتی از صمیمیت در میان کمدی، به فراتر از آن نگاه می کند زک استون یک کمدی ترسناک در دوران بلوغ در گذشته، زک استون هشداری در مورد فرهنگ اینفلوئنسر است که کسی نشنیده است. این نمایش بین کمدی های طنز و شوهای واقعیت تلخ قرار گرفت که در نهایت تفسیر ارائه شده برنهام را در بر گرفت. او این احساس را با صراحت بیشتری در کارش از آن زمان بیان کرده است. که در داخلبرنهام، ویژه کمدی دوران همه گیر نتفلیکس او می گوید: «اخیراً به این فکر می کردم که شاید اجازه دادن به شرکت های غول پیکر رسانه های دیجیتالی برای سوء استفاده از درام عصبی شیمیایی فرزندان ما برای سود، یک فراخوان بد از سوی ما بود.
لحظات پایانی نمایش حاوی توضیحاتی است که به طور جدی درباره پدیده شخصیت های اینترنتی مورد توجه قرار نگرفته است. پس از ظاهر شدن در یک شبکه خبری محلی، زک ساختمان را ترک می کند و به امی ابراز می کند که او را دوست دارد و در عین حال قول می دهد که رویاهای عظمت خود را کنار بگذارد. به نظر می رسد یک نتیجه تمثیلی کامل باشد – تا زمانی که این جفت از بیرون راه می روند و انبوهی از طرفداران وجود دارند که نام زک را فریاد می زنند و برای امضا جیغ می کشند. او روشن می شود. دوربین به اخم های امی فشار وارد می کند. او دیوار چهارم را می شکند و مستقیماً به دوربین نگاه می کند تا آنچه را که ما بیش از همه از آن می ترسیدیم تأیید کند: زک تغییر نکرده است. یک دهه بعد و آن شات هنوز در ذهن من رسیده است، همراه با این سوال که زاک برای همیشه به آن فکر خواهد کرد: کیست واقعا توجه کنید؟