پارکر پوزی از بازی در “Beau is Afraid” وحشت داشت

بعدازظهر آفتابی و خنکی در روستای گرینویچ است، و پارکر پوزی در یک ضیافت چرمی در پشت اتاق غذاخوری هتل مارلتون دنج می‌نشیند و مجموعه‌ای از داروهای طبیعی را از کیف هلالی‌شکلش بیرون می‌آورد. بازیگر زن با آهی می گوید: «باید باور کنیم که مریض نمی شویم. “من فقط پایین امده ام.”

جای تعجب نیست: پوزی تازه از یک نمایش طولانی خارج از برادوی از اقتباس توماس برادشاو از Seagull/Woodstock، NY. در این نسخه از کلاسیک مدرنیست اولیه چخوف، او نقش ایرن عاشقانه خودشیفته را ایفا می کند، مرکز مغناطیسی یک اثر دوست داشتنی و اغلب با صدای بلند خنده. این دو در یک روز، شش روز در هفته تلاش می کنند درست به عنوان آخرین نقش پوزی، در کمدی سورئالیستی کابوس ادیپی آری آستر به پایان رسید. بیو می ترسد، با جهان به اشتراک گذاشته می شود.

فیلم آستر داستان بیو با بازی خواکین فینیکس را دنبال می‌کند که در یک جستجوی پارانوئیدی و اغلب سرگردان به خانه مادرش می‌رود. در دنیای Beau، ترس حاکم است: سفر به مغازه گوشه ای تبدیل به یک ماموریت Bondian می شود. مادر بو به او می گوید که داشتن رابطه جنسی پس از اتمام کار منجر به مرگ او می شود. پوزی نقش دوست دوران کودکی و عشق پایدار بو را بازی می کند. او بدون این که چیز زیادی به او بدهد، به شدت یک دزد صحنه در فیلمی است که دارای رقابت اقلیمی و کمدی است.

پس از چندین سال بازی در نقش‌های عمدتاً تلویزیونی، بازگشت به فیلم و اجرای زنده هیجان‌انگیز بوده است: «مثل این است که جکوزی‌های خود را روشن کرده‌اید!» در حالی که پیشخدمت نزدیک می شود پوزی فریاد می زند. پوزی قبل از بیرون کشیدن یک رژ لب مرجانی روشن از کیفش یک چای سرد گیاهی و یک طرف جوانه بروکسل سفارش می‌دهد (اگر کنجکاو هستید بانوی خطر MAC) و آن را به مجموعه معجون‌های خوب اضافه می‌کند.

تونیک و لباس Tory Burch; کفش مارک جیکوبز; گوشواره کنت جی لین; حلقه های خودش

پوزی سفر خود به عنوان یک بازیگر را به عنوان یک کوچ نشین توصیف می کند ایندیانا جونز در معبد عذاب مسیر.” او به جای پیروی از هر استراتژی خاصی، با دل و جرات خود پیش می رود. او می‌گوید: «به طور عمده چیزهایی به من پیشنهاد می‌شود که منتقل می‌کنم. من همیشه کارهای غیرمنتظره انجام داده ام. منتظر کسانی هستم که می توانند برای من بجنگند.» نقش او در Seagull/Woodstock، NY شبیه کیسمت بود او و برادشاو اولین بار در سال 2014 در نمایش او با هم آشنا شدند صمیمیت، اما در لحظه ای که چخوف در ذهن او بود به زندگی او بازگشت.

وقتی آستر به پوزی نزدیک شد بیو می ترسد، مشارکت نه تنها درست بلکه ضروری احساس می شود. پوزی درباره فیلم می گوید: «این همه چیز است. آری توانست با موفقیت یک دنیای کابوس را به تصویر بکشد. وقتی فیلمنامه را خواندم، فکر کردم، این هم مثل کافکا خوب است، درست مثل چخوف، این یک نویسنده واقعی با صدای واقعی است. من می بایست انجام می دادم.”

اما وقتی نوبت به فیلمبرداری رسید، پوسی اعتراف کرد که وحشت زده بود. او اذعان می‌کند: «وقتی به صحنه فیلم‌برداری رسیدم، می‌لرزیدم و کف دست‌هایم عرق کرده بود. من فقط می توانم آن را پریدن در آب خواکین و آری توصیف کنم. می‌دانستم که در دستان خوبی هستم، حتی اگر کمی رسواکننده و خطرناک باشد.» روی پرده، شخصیت او در مورد نیازها و خواسته‌هایش بی‌تفاوت، مطمئن و بی‌تفاوت است – هر چیزی که بو نیست.

پوسی یک آسیب پذیری و انرژی مسری و تقریباً توطئه آمیز دارد. او شما را با خود به سفر خواهد برد، با طنز خودآگاهی که در اجراهایش به چشم می خورد. مطالعات شخصیت او، اغلب عجیب و غریب، گاهی اوقات احمقانه، و تقریباً همیشه عمیقاً خنده دار، یک نوع فرقه را تعریف کرده است. (چه کسی می تواند فریاد زدن “حمله هوایی!” دارلا را فراموش کند گیج و گیجیا چرخش بداهه پوزی به عنوان زنبور عصبی نهایی بهترین در نمایشحالا، دهه‌ها پس از تاجگذاری پوزی به عنوان «ملکه هند»، این بازیگر به دنبال نقش‌هایی است که داستان‌سرایی عمیق و دیالوگ محور را در دوره‌ای تحت سلطه فرنچایزهای پرهزینه داشته باشد. (اگرچه، او با دومی غریبه نیست و گفته است که دوست دارد به آن بازگردد جیغ بزن سلسله.)

لباس گوچی; گوشواره کنت جی لین; حلقه های خودش

او می‌گوید: «من فکر می‌کنم اشکال جدیدی وجود دارد که باید ساخته شود و تئاتر باید ساخته شود و هنرهای درمانی نیاز به توجه زیادی دارند. ما فرهنگ آسیب دیده ای هستیم. ما ارتباط خود را با یکدیگر از دست می دهیم. ما در حال از دست دادن کلماتمان هستیم و منظورم از کلمات، احساساتمان به کلمات است.»

یکی از پروژه‌های پرشور او با الهام از «تلوزیون آهسته» نروژی است، ژانری که شامل پوشش دقیقه به دقیقه رویدادهای معمولی، مانند سفر 7 ساعته با قطار یا عبور کشتی چند روزه است. او بازیگران بزرگی را مجسم می‌کند که در مقابل صداهای «چادر در باران یا باد در درختان، باران روی برگ‌ها» می‌خوانند. تا با یک داستان و جایی که تو را می برد به حالت رویایی تنهایی یا خلوت خود برگردی.»

پوزی در حالی که به پشت در غرفه تکیه می دهد، آخرین جرعه چای یخ خود را می نوشد. او می گوید: «من برای این مواقع خیلی حساس هستم. من به نمایندگانم می‌گویم، “خب، اگر نتوانستید کاری برای من پیدا کنید که من واقعاً از آن راضی باشم، پس سعی می‌کنم کار خودم را درست کنم.”

لباس والنتینو; گردنبند و سرآستین کنت جی لین; حلقه های خودش

مو توسط Rheanne White، آرایش توسط Tyron Machhausen.