مایکل موستو زندگی خود را در مهمانی ها به اشتراک می گذارد

یکی از معدود دفعاتی که مایکل ماستو در اوایل دهه 1980 از خواب بیدار شد، این بود که برای یک کار ستون نویسی در شبانه و شایعات در The Village Voice به مصاحبه ای رفت. او می‌گوید: «من فقط یک خرابه بودم، زیرا مدت زیادی بود که در آن لحظه صبح وجود نداشتم. اما او این کنسرت را به دست آورد و برای چند دهه بعد به زندگی بیشتر شبانه ادامه داد و کثیفی و زرق و برق صحنه مرکز شهر نیویورک را مستند کرد. در دنیای “La Dolce Musto”، همانطور که ستون او عنوان شد، بچه های باشگاهی، درگ کوئین ها و برنامه های تبلوید به اندازه ستاره ها و مدل های پاپ قابل توجه بودند. اغلب، آنها با هم در کلوپ هایی که موستو به آنها رفت و آمد می کردند، جشن می گرفتند. موستو که همچنان یکی از اعضای مهمانی است و برای The Village Voice و سایر نشریات نقد فرهنگی می نویسد، می گوید: «من همیشه در مورد گذشته صحبت نمی کنم. اما من از انجام این کار خوشحالم، زیرا آنجا بودم. من همه چیز را به یاد دارم و واقعاً فوق العاده بود.»

موستو با پدر و مادرش در میخانه روی گرین برای پنجاهمین سالگرد ازدواجشان.

با حسن نیت از ویلیام لاو

موستو که تک فرزند بود، از بیرون آوردن والدینش با خود نمی ترسید. او می‌گوید: «آن‌ها با شخصیت‌های ماورایی ملاقات می‌کردند، و آن را کنار گذاشتند. بارها، افرادی که در باشگاه ها با آنها روبرو می شدند برای تعطیلات به خانه ما در بنسونهورست می رفتند. مادرم برای آنها ضیافت های ایتالیایی درست می کرد. مارک جیکوبز در آن زمان یک بار با دوست پسرش آمد.

با حسن نیت مایکل موستو

در کودکی در بروکلین، ماستو را اغلب می‌توانست با راهبه‌هایی در کنارش پیدا کند، یعنی خاله‌اش خواهر روزاریا و دوستش خواهر مری فیث. موستو می‌گوید: «آنها راهبه‌های پست کلیشه‌ای شما نبودند. “آنها دوست داشتنی بودند. خاله تا آخر یکی از سنگ های من بود. او حمایت می کرد و هرگز قضاوت نمی کرد.» آنها ماستوی جوان را به نمایشگاه جهانی 1964 در کوئینز دعوت کردند که تجربه مهمی برای او بود. “این من را از یکنواختی زندگی روزمره ام خارج کرد.”

اندی وارهول در دهه 80 در مرکز شهر ظاهر شد، و ماستو او را سخاوتمند می دانست و همیشه نقل قول ها و حتی یک تارنما را برای اولین کتاب ماستو ارائه می کرد. او می‌گوید: «اصولاً، دیدن او در یک اتاق این واقعیت را تأیید می‌کرد که شما آنجا بودید. او یک بار به جشن تولد من آمد. درست پس از آن بود که من قبلاً برای مراسم بعد از مهمانی در اتاق مایک تاد در پالادیوم – تمدید همان عصر – رفته بودم. من مثل “اوه نه!” در دهه 80، این همان چیزی بود که واقعاً می‌توانست شما را در هم بکوبد.»

مهمانی های مایکل ماستو با دایانا راس.

دایانا راس بهترین ستاره من است. برای من او فقط خیره می شود. من احساس می‌کنم او پولک‌هایی برای خون یا چیزی دارد.» در یک مهمانی در کشتی از کار افتاده USS Intrepid، او او را دید و بلافاصله تحت تأثیر ستاره قرار گرفت: «پس من آنجا ایستاده‌ام و فکر می‌کنم، چگونه می‌توانم پیش او بروم؟ او به سمت من آمد و گفت: “سلام، من دایانا راس هستم.”

رون گاللا/مجموعه از طریق گتی ایماژ

باشگاه افسانه‌ای پیتر گاتین، Limelight، میزبان مراسم سالانه جوایز زندگی شبانه بود. موستو می‌گوید: «این یک جایزه کاملاً ساختگی بود، اما بهانه‌ای برای برگزاری یک مهمانی دیگر بود. باربارا ادن، ستاره I Dream of Jeannie در سال 1992 مهمان افتخاری بود. لحظه ای دور شد تا به اتاق مردانه برود. وقتی برگشت گفت که به طور تصادفی در اتاق سکس گم شده است.

مدتها قبل از تبدیل شدن به یک گلمازون تلویزیونی، روپاول ستاره صحنه کلوپ Lower East Side بود. موستو می‌گوید: «او ملغمه‌ای از پم گریر و چر و انواع دیواها بود، و در عین حال بسیار ساخته خودش بود. او یک بار با روپاول برای اجرا به آتلانتا سفر کرد و گروه در راه در پارک تفریحی مسیحی جیم و تامی فی باکر، Heritage USA، توقف کردند. «مردم طوری به ما اشاره می کردند که ما عجیب هستیم. من می گفتم، “باید ببینی ما در شب چه شکلی هستیم.” ”

کاترین مک گان/ گتی ایماژ

موستو هرگز از این واقعیت غافل نشده است که وقایع نگاری صحنه کار اوست. او می گوید: «من همیشه در حال یادداشت برداری هستم. “من اغلب فراموش می کنم یک دفترچه یادداشت بیاورم، بنابراین هر دستمال کثیفی را از روی میله بر می دارم و شروع می کنم به خط زدن روی آن.” در حالی که کار ماستو اغلب در تضاد با ستون نویسان شایعات سنتی تر است، او همچنان به افسانه هایی مانند سیندی آدامز (سمت چپ) علاقه دارد. ما هر دو شخصیت‌های نیویورکی خودساخته هستیم و هر دو تا سر حد مرگ کار می‌کنیم.»

آلن تاننبام/گتی ایماژ

جشن انتشار کتاب مدونا در سال 1992، سکس، همیشه یک ماجرای رسوایی بود، اما ماستو تصمیم گرفت با پوشیدن لباسی که به واکنش مدونا به تخریب بدنام عکسی از سیناد اوکانر اشاره می‌کرد، کمی تفسیر مد اضافه کند. پاپ در شنبه شب زنده. روزنامه‌نگار «دختر مواد» متوجه شد و آن را به خود مدونا گوشزد کرد. ماستو می گوید: «او سرگرم شد.

کاترین مک گان/ گتی ایماژ

اگر ماستو کاتب رسمی بخش خاصی از زندگی شبانه نیویورک است، سوزان بارتش، مروج مهمانی، که در اینجا در مراسمی در سال 1992 با شریک آن زمان خود، دیوید بارتون، در تصویر آمده است، ملکه آن است. او می‌گوید: «او واقعاً تمام جنبه‌های جامعه نیویورک را در یک خط عظیم کنگا گرد هم می‌آورد که به هیچ وجه ترک نمی‌کند. او می‌گوید من اولین کسی بودم که دیدم وارد اولین مهمانی اش شده است، و اینطوری می‌دانست که موفق شده است.»

کاترین مک گان/ گتی ایماژ

ماستو در طول سال‌ها مهمانی‌های زیادی از خودش برپا کرد، همیشه با نوعی سرگرمی کمپینگ. او یک بار میزبان یک شام نشسته در Limelight بود و از بروک شیلدز و جولیا سوینی کمدین (بالا سمت چپ) دعوت کرد تا در مسابقه ای شبیه به شخصیت نمادین Sweeney در دهه 90 شنبه شب، پت، قضاوت کنند. من دوست دارم چیزی را ارائه دهم. در غیر این صورت فقط افرادی هستند که دور هم می‌نشینند.»

رون گاللا/مجموعه از طریق گتی ایماژ

ماستو که هرگز علاقه ای به کالاهای طراح پیدا نکرد، می گوید: «یک چیزی که در مورد کلوپ های شبانه دوست دارم این است که شما می توانید با هر چیزی به شیوه ای هجومی کنار بیایید. او مغازه‌های دست‌فروشی را جست‌وجو می‌کرد یا لباس‌هایی درست می‌کرد، مانند لباس مارتینی بالا، که برای تبلیغ کتابش Manhattan on the Rocks به تن داشت. شما می توانید چنین چیزی را در یک باشگاه بپوشید و هیچ کس حتی متوجه نشود، زیرا آنها چیز بهتری می پوشند.

Eric Weiss/WWD/Penske Media از طریق Getty Images

ماستو برای شب‌های خاص، مانند مراسم جمع‌آوری کمک مالی افسانه‌ای بارتش برای HIV/AIDS، در سال 1991، گاه‌گاهی به صورت دراگ به بیرون می‌رفت. او می گوید: «در آن زمان، درگ خرابکارانه بود. درگ کوئینز واقعاً در لبه‌ها زندگی می‌کردند. تو یک ستاره بین المللی نبودی. تو میدان بازی نمی کردی. در زمانی که همجنس‌گرا هراسی در حال افزایش بود، شما برای 50 دلار بازی می‌کردید.»

کاترین مک گان/ گتی ایماژ

گریس جونز یکی از اولین افراد مشهوری بود که باید با او مصاحبه کرد. او اغلب در طول سال‌ها با او برخورد می‌کرد: در مراسم تشییع جنازه وارهول، در شب سال نو در استودیو 54، و اینجا در پالادیوم در سال 1992. البته، او مرا به روی صحنه کشید. روزنامه‌نگارش به او می‌گفت این کار را بکند. روزنامه‌نگار او می‌دانست که چگونه مطبوعات را نوازش کند.»

استیو آیچنر/گتی ایماژ

در حالی که تصاویر پر زرق و برق صحنه زندگی شبانه دهه 80 نیویورک همچنان در تابلوهای خلق و خوی طراحان وجود دارد، موستو خاطرنشان می کند که این دوران نیز دوران وحشتناکی بوده است. ایدز واقعاً در سال 82 شروع شد و تبدیل به یک فیلم ترسناک علمی تخیلی شد که جان گرفت. در همان زمان، پول از آسمان می‌افتاد و کلوپ‌های شبانه مکان‌هایی را برای ما فراهم می‌کردند که به نوعی از غم رهایی پیدا کنیم. من با فعالان در Limelight ملاقات کردم و سپس به ACT UP پیوستم. دوران اسکیزو وحشت و خشم آمیخته با بهترین زندگی شبانه بود.»

مهمانی های مایکل ماستو با جوآن ریورز.

ماستو قسم می خورد که این پیراهن را بدون اینکه آن را دیده باشد خریده است ساینفلد اپیزودی که حول یک اپیزود تقریباً یکسان می چرخد. مد بدنام جوآن ریورز را با ماستو در زمان انتشار کتابش سرزنش می کند موستوی شیرین، به نظر نمی رسید

سانتیاگو فیلیپه/گتی ایماژ

در سال 2017، ماستو (به همراه کنتس لوان د لسپس) خود را در معرض کباب کردن قرار دادند تا به نفع Callen-Lorde، یک سازمان مراقبت های بهداشتی که به جامعه LGBTQ خدمت می کند. من حتی برخی از جوک ها را برای MC و افراد مشهور نوشتم. فکر کردم اگر توهین‌های خودم را درباره خودم بنویسم، پذیرش آن آسان‌تر می‌شود.» او می‌گوید.