ماهی نیان ، نیروگاه مد پشت صحنه را ملاقات کنید

برای شماره سالانه “The Originals” ، از خلاقان – پیشگامان در زمینه های هنر ، طراحی ، مد ، کمدی ، فعالیت، و بیشتر – برای به اشتراک گذاشتن بینش خود در مورد وفادار ماندن به خود.

شما چندین دهه در پشت صحنه صنعت مد کار کرده اید و به امثال کالوین کلاین ، رالف لورن ، تام فورد ، جیل ساندر ، هلموت لانگ و فیبی فیلو کمک کرده اید تا ابتدا در PR و شرکت تولیدی KCD ، و در حال حاضر با کسب و کار معروف خود. کاری را که انجام می دهید چگونه توصیف می کنید؟

من کار می کنم تا نام یک برند زنده بماند و به جلو حرکت کند و این کار را از طریق یک نمایش مد انجام می دهم. من آنجا بودم ، آن را دیدم ، همه کارها را انجام دادم و به همین دلیل ، وقتی طراحان در حال بازگشت به دوران خاصی هستند ، من حتی سعی می کنم آن را به جلو بیاورم و آن را مربوط به امروز کنم. زیرا در مد ، همیشه اشاره ای به گذشته وجود دارد.

آیا فکر می کنید اگر مدتی به دوران های گذشته بازگردیم و آنها را دوباره تصور کنیم ، اصالت خاصی در مد وجود دارد؟ خلاقیت واقعی از کجا نشأت می گیرد؟

من می دانم که ممکن است این حرف مضحک به نظر برسد ، اما من واقعاً فکر می کنم خلاقیت از جهان سرچشمه می گیرد. من دوست ندارم از کلمه “خدا” استفاده کنم ، زیرا مذهبی نیستم ، اما خلاقیت از ارتباط با خود واقعی شما ناشی می شود. من این امتیاز را داشتم که با طراحانی که واقعاً افسانه هستند کار کنم و همه آنها قطعاً دارای مرجع بودند. به عنوان مثال ، کالوین دارای یک مرجع معماری مینیمالیستی ، مانند رنگ خاصی از یک دیوار سفید است ، اما سپس آن را به یک لباس لغزنده تبدیل می کند. بنابراین او به یک رسانه کاملاً دیگر اشاره می کند ، اما این به راحتی و تجمل خود او نشان می دهد.

چه حسی دارد وقتی می بینید که یک طراح چیزی را خلق می کند که واقعا جدید و نوآورانه است؟

به یاد دارم که فرانسیسکو کوستا را تماشا می کردم – او در واقع پرده می اندازد ، می دانید؟ او یک چروک نرم داشت که روی سینه یک مدل قرار می داد ، و سپس به نوعی آن را به حداقل رساند و آن را تیز کرد و به مجسمه تبدیل شد. یک بار ، هنگامی که در دهه 90 با کالوین کار می کردم ، کل مجموعه مچ پا بود و شب قبل از نمایش ، او گفت: “چیزی در این مورد وجود دارد که درست نیست.” بنابراین ما با هر مدل تماس گرفتیم و هر دامن و لباس را تا زیر زانو بستیم. من دیدم که این یک ظاهر کاملاً جدید خواهد بود – و در حقیقت ، WWD نام آن را “طول جدید” گذاشت.

از نحوه شروع کار خود در زمینه مد بگویید. شما در وب سایت خود ذکر کرده اید که در کودکی در لابی خود برنامه های استعدادیابی اجرا می کردید.

قرار بود من نویسنده باشم. این چیزی است که معلمان من از 10 سالگی به من گفتند. من قصد داشتم به مدرسه روزنامه نگاری کلمبیا بروم ، اما من پول نداشتم ، بنابراین این کارهای عجیب و غریب را شروع کردم ، مانند دوختن لباس برای زنان در خیابان پارک ، و ساخت جواهرات که در مهمانی های Tupperware می فروختم. من امرار معاش می کردم ، دخترم را بزرگ می کردم ، متاهل بودم. سپس کزیا کیبل و پل کاواکو ، که تیم شماره 1 استایل دهه 70 و 80 بودند – آنها بهترین دوستان من بودند ، زیرا همه ما بودایی بودیم – از من دعوت کردند تا دستیار آنها باشم. یک روز ، آنها سه کار برای انجام دادن داشتند ، و فقط دو نفر از آنها وجود داشت ، بنابراین من را به تنهایی در یک فیلمبرداری یک هفته ای کمپانی دیور با ریچارد اودون اخراج کردند.

شما به داشتن یک لباس تمام مشکی مشهور هستید. آیا بیشتر به راحتی مربوط می شود یا فلسفه ای در پس این انتخاب وجود دارد؟

این کار در سال 1981 شروع شد ، زمانی که من در چریواری خرید کردم. آنها همه طراحان ژاپنی را داشتند: Comme des Garçons ، Yohji Yamamoto ، Issey Miyake ، Kenzo. همه چیز سیاه بود و مردم آن زمان مشکی نمی پوشیدند. آنها بنفش ، سرخابی ، نارنجی پوشیده بودند – واقعاً رنگهای روشن. من فقط احساس کردم ، وای ، این واقعا به من می آید. من برجسته شدم و شروع کردم به دریافت بسیاری از جمله ، “اوه ، شما باحال به نظر می رسید. شما شبیه یک هنرمند هستید. ” اکنون بیشتر Comme des Garçons می پوشم و یک روسری رنگارنگ یا چند گوشواره اوآخاکانی به آن اضافه می کنم. من کمی از عبادت اندکی از نمای صحرایی جورجیا اوکیف دارم. من آن تصویر را دوست دارم.