مانولو بلانیک آماده بازگشت ظرافت است

برای شماره سالانه “The Originals” ، از خلاقان – پیشگامان در زمینه های هنر ، طراحی ، مد ، کمدی ، فعالیت، و بیشتر – برای به اشتراک گذاشتن بینش خود در مورد وفادار ماندن به خود. همه مصاحبه های امسال را اینجا بخوانید.

سال بزرگی برای شما بود! نه تنها پنجاهمین سال فعالیت خود را جشن گرفتید ، بلکه در بهار گذشته یک فروشگاه بزرگ جدید در خیابان مدیسون در نیویورک افتتاح کردید. چگونه توانستید در بحبوحه همه گیری همه چیز را کنار بگذارید؟

خوب ، من دو سال است که واقعاً خانه را ترک نکرده ام ، بنابراین حتی از فروشگاه خونین خود نیز بازدید نکرده ام! آیا می توانید تصور کنید چقدر غم انگیز است؟ این کار توسط زوم با معمار ، که در پاریس بود و به مردم نیویورک دستور می داد ، انجام شده است. کاملاً ، کاملاً خسته کننده بوده است! اما من بر اساس تصاویر آن را بسیار دوست دارم و امیدوارم به زودی بتوانم از آن دیدن کنم. من نیویورک را دوست دارم. به محض ورود همیشه احساس می کنم در خانه هستم. در فرودگاه ، همه خانمهای گمرک می گویند: “اوه ، آقای بلاو نیک ، وقتی فروش دارید ، به من اطلاع دهید!” فقط فوق العاده است.

بهترین خاطرات شما در نیویورک چیست؟

من تعداد زیادی از آنها را دارم ، اما مورد علاقه من بازدید از Rumpelmayer ، چشمه نوشابه در Central Park South بود. من و دوستانم گاهی اوقات دو بار در روز به آنجا می رفتیم! همه چیز بسیار زیبا و تمیز بود و مردم می گفتند: “اوه ، سلام ، مانولو! چطور هستید؟” وقتی بسته شد ، من ویران شدم. من فکر کردم ، این چیزی است که من هرگز ، هرگز دوباره نخواهم داشت. استودیو 54 وجود داشت و همه اینها ، اما Rumpelmayer نیویورک من بود. یک ساندویچ ماهی تن و سه میلک شیک – بهشت!

در غیاب آن میلک شیک ها ، این روزها چگونه به خودتان علاقه دارید؟

کتاب ها! من آنها را تا کره چشم در همه خانه هایم دارم. دیگر نمی دانم آنها را کجا بگذارم – به زودی زنده زنده دفن می شوم! در حال حاضر من در مورد انقلاب فرانسه ، اولین چاپهای دهه 1920 به زبان اصلی می خوانم. خارق العاده! و من همه نامه های سنت ترزا اوویلا را دارم ، و این فوق العاده است – به زبان اسپانیایی بسیار قدیمی ، اما من آن را درک می کنم. من چیزهای انگلیسی هم دارم. حدود 20 کتاب لرد بایرون از دهه 1870 که زیبا هستند. و چاپ اول از میرا برکینریج، توسط گور ویدال – امضا شد! یکبار با گور ویدال آشنا شدم. او شیرین بود.

این روزها سبک چه کسی را بیشتر تحسین می کنید؟

من هنوز عاشق دخترهایی مثل شالوم هارلو هستم. آنها دیگر چندان جوان نیستند – من آن دختران جدید را دوست ندارم. اولین باری که شالوم را دیدم ، داشتم کفش های اسحاق میزراهی را می پوشیدم – این 100 سال پیش بود – و دیدم این دختر با آن موهای لاغر می آید! و من فکر کردم ، خدای من ، این کیست؟ و اسحاق گفت: “اوه ، این دختر جدید من است ، شالوم!” این برداشت اول فوق العاده بود – نحوه حرکت او … چندی پیش ، من یک فیلم از رقص او را دیدم ، و او هنوز آن را دارد. و سپس ، البته ، شیک ترین زن در اروپا آماندا هارلچ است. او می تواند یک لباس زنانه کوچک از Kmart بپوشد ، اما کفش های الهی و کلاه های الهی دارد ، و این برای من ظرافت است. هر چیزی او می پوشد ، ارزان ترین چیز ، او آن را افسانه می کند.

آیا فکر می کنید ظرافت پس از این چند ماه استفاده از شلوارهای ورزشی و کفش های کتانی باز خواهد گشت؟

انجام میدهم. در لندن ، مردم لباس می پوشند و برای تهیه کت و شلوار به Savile Row می روند. همه از آن مربیان وحشتناک و چیزهای مشابه استفاده نمی کنند. این به من امید می دهد که جوانان به نوعی از سبک بازگردند. فراموش نکنید ، تا زمانی که ما انسان هستیم ، می خواهیم تزئین شویم – برای خودمان. نه برای دیگران خیلی زیاد وقتی صبح بیدار می شوم و می گویم ، امروز رنگ های شاد می پوشم ، این برای خودم است! می توانید بلافاصله بفهمید چه کسی برای دیگری غیر از خودش لباس می پوشد. اوف ، شما می توانید آن را در چند ثانیه بویید!

رویاهای شما برای آینده چیست؟

من فقط می خواهم سالم باشم و به کارها ادامه دهم. من چیز دیگری نمی خواهم. من هر آنچه می خواهم دارم و خاطرات فوق العاده ای دارم. در واقع زندگی من فقط پر از چیزهای خارق العاده بوده است. یا شاید چیزهای وحشتناکی وجود داشته باشد ، اما آنها را به خاطر نمی آورم. در هر صورت ، واقعاً ، فوق العاده است.