طراح لباس جانشینی در قسمت لوکس آرام و مراسم تشییع جنازه

جانشینی نمایشی نیست که بتوانید آن را خاموش کنید. حتی پس از کلیک ریموت، کلیدهای پیانو آنت گوش‌هایتان را پر می‌کنند، تک‌لاینرها دور مغز و خط زمانی‌تان غوغا می‌کنند، و شخصیت‌ها طوری به شما می‌چسبند که نیمه انتظار دارید درباره‌شان در اخبار بخوانید. جهان از جانشینی احساس نمی‌کند وقتی تماشا نمی‌کنیم متوقف می‌شود، و این تا حدی به این دلیل است که برای برخی از بازیگران شکاف کمی وجود دارد. (شما قبلاً عناوین مربوط به روش بازیگری جرمی استرانگ را دیده‌اید.) اما اعتبار همچنین مدیون طراح لباس سریال میشل ماتلند است که بازیگران را قادر می‌سازد تا به طور کامل در شخصیت‌های خود غرق شوند – و تماشای نمایش را به یک جشن بصری تبدیل می‌کند.

در دوران تصدی خود به عنوان جانشینیMatland طراح لباس در چهار فصل خود، دنیایی کاملاً بعدی را از طریق کمد لباس ایجاد کرده است و در نتیجه اصطلاحاتی مانند “لوکس آرام” و “ثروت پنهان” را به فرهنگ لغت اضافه کرده است. او همچنین مسئول زنده کردن “کیف بسیار بزرگ” است که هنوز هم علوفه میم است. (اگرچه او فکر می کند مردم یک شوخی دیگر را با بقیه لباس های بریجت از دست داده اند.) قبل از سه قسمت آخر سریال جانشینیماتلند با W در مورد کیف، ظاهر شیو در دوران بارداری و کلاه بیسبال لورو پیانا کندال صحبت کرد که او باید برای یافتن آن کشور را جستجو می کرد.

آیا در این مرحله از پرسیدن در مورد تجملات آرام خسته شده اید؟

[Laughs] از اینکه از من می پرسند خسته نیستم – ای کاش در مورد آن و همچنین اصطلاحات “ثروت مخفیانه” بیشتر می دانستم. من قصد داشتم زمانی که این اصطلاح رایج شد، جستجو کنم، زیرا مطمئن هستم که قبل از شروع نمایش وجود نداشت.

چه احساسی نسبت به نمایش در ارتباط با آن دارید؟

این هرگز چیزی نبود که ما واقعاً در مورد آن می دانستیم. ما مطمئناً از این واقعیت می‌دانستیم که انواع خاصی از ثروت نه تنها به دنیای لوگو علاقه‌ای ندارند، بلکه در احساس نسبت به آن متضاد هستند و علاقه‌ای به بخشی از آن ندارند. نوعی تحقیر برای دنیای لوگو وجود دارد – ورساچه، پالت رنگی آشکار، نام های بزرگ روی تی شرت شما. به نظر می رسد که آنها با یکدیگر در تضاد هستند و به پول قدیمی و پول جدید مربوط می شود.

این کیسه جادار با چاپ بلند Burberry خود یک نمونه خوب برای کیف است. چه دستورالعمل هایی به شما داده شد که چه نوع کیفی باید باشد و چگونه لباس بریجت را در اطراف آن ایجاد کردید؟

خوب، کیف همانطور که شما صحبت می کنید نوشته شده بود – جادار و بیش از حد بزرگ. دیالوگ بیشتر با اشاره به آن بود که توسط تام و اطرافیانش ساخته شد. از آنجا بود که به این شناخت رسیدیم که کیف باید چگونه باشد. در مورد لباس او، من فکر می کردم که به شدت خنده دار است که به نظر می رسید هیچ کس متوجه آن نشده است، زیرا کیف یک شوخی است. اما این واقعیت که او متوجه نشد که کیف با لباس او نمی آید اصلا و لباس او برای این رویداد کاملاً نامناسب بود، حداقل برای من به همان اندازه سرگرم کننده بود.

این صحنه از ابتدای سریال دور کاملی است که در آن تام به دلیل سلیقه اش در لباس و “کت و شلوارهای جعبه ای” انباشته شده است.

درست است. به همین دلیل است که او می تواند بسیار ظالم باشد، فکر می کنم. او به خاطر دکمه های سر دست، آویزهایش، چهارگوش های جیبش، کت و شلوارهای جعبه ای، هدایای نامناسبش، توجه بیش از حدش به پول مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. سپس در قسمت آخر می گوید: “من پول را دوست دارم.” او در تکامل خود به دور کامل رسیده است، در درک خود که یکی از یک درصد است. او همیشه آرزو داشت مانند آنها باشد و بالاخره به خود رسیده است. او اکنون به جای هیکی فریمن خارج از قفسه، کت و شلوارهای فوق‌العاده Canali می‌پوشد. او آن ساعت 25000 دلاری را می خواهد که برای لوگان خریده بود، همان قدر که زشت و مضحک است. او دیگر مجبور نیست به خاطر خواستن آن، انزجار یا خودپسندی داشته باشد. او اکنون می تواند دیگران را مسخره کند.

در مورد دخالت جرمی استرانگ در خلق طراحی صحنه و لباس شخصیتش کندال چیزهای زیادی وجود دارد. به دست آوردن چه قطعاتی برای شخصیت کندال سخت ترین بوده است؟

خوب، او به طرز باورنکردنی درگیر لباس هایش است. به‌عنوان یک طراح صحنه و لباس، داشتن بازیگری برای من بسیار مفید است که شخصاً روی شخصیت او سرمایه گذاری کرد. اما، بله، چیزهایی وجود دارد که او می خواهد که به ظاهر دست نیافتنی هستند.

یکی از آن ها کلاه ترمه لورو پیانا با رنگ خاص و اندازه مناسب او بود. هیچ جا نتوانستیم آن را پیدا کنیم. ما کشور را جستجو کردیم. ما آنها را فرستادیم و در گمرک گیر کرد. همه اینها برای یک کلاه بیسبال، که ظالمانه به نظر می رسید. سپس یک روز به مغازه رفتم تا چیزی را که سفارش داده بودم بردارم و خانم فروشنده با آن کلاه در دستانش به طبقه بالا آمد. باورم نمی شد. من تقریبا از حال رفتم.

در کدام صحنه ها آن کلاه خاص را بر سر می گذارد؟

او آن را در کالیفرنیا پوشید. او آن را کاملاً می پوشد. این چیز عالی است. وقتی جرمی چیزی را پیدا می کند که کندال دوستش دارد، مانند همه ما معتقد است که بیش از یک بار آن را می پوشد. پس اغماض نیست. آفرینش شخصیت است. بخشی از داستان سرایی است.

کلاه بیسبال چگونه به امضای کندال تبدیل شد؟

همان طور که بزوس های جهان یونیفرم خود را دارند، بسیاری از افرادی که از این پس زمینه خاص می آیند یک قطعه یکنواخت دارند که به آنها منطقه راحتی و کمی روکش بین مخاطبان، همتایانشان و خودشان می دهد. برای کندال، کلاه بیسبال و تی شرت تبدیل به یک تصویر نمادین شد و ما به آن چسبیدیم زیرا کار می کرد. برای رومن، این پیراهن یقه باز و شلوار جلوی تخت او است. اگر با نوع پول و استرس آنها دست و پنجه نرم می کنید، من فکر می کنم که احتمالاً مفید است که به آن مراجعه کنید، بنابراین لباس های شما بخشی از مشکل شما نمی شود.

جرمی استرانگ بعد از پایان نمایش چه قطعاتی را حفظ کرد؟

[Laughs] من می دانم که برخی از قطعات برای او معنای فوق العاده ای دارند، مانند گردنبند طلسم او – قطعه رشید جانسون که او می پوشد. این بسیار معنی دارد و برای او برای خاطره کندال سابقه دارد.

ظاهر حاملگی شیو برای شخصیت او بسیار متفاوت است. چه فکری پشت لباس های او در این فصل بود؟

وقتی دیگر لازم نبود بارداری مخفی بماند، ما توانستیم به شیو این فرصت را بدهیم که با لباس هایش آن سفر را طی کند. این فقط دوران بارداری نیست که او برای آن لباس می پوشد، بلکه رابطه اش با تام، رابطه اش با برادرانش، از دست دادن پدرش و همه چیزهایی است که در دنیای شرکت ها برای او می گذرد. لباس های او جشنی است برای این دوره از زندگی او که در آن همه چیز بسیار پیچیده است.

خاطره انگیزترین روز فیلمبرداری برای شما چه روزی بوده است؟

من مشتاقانه منتظر قسمتی هستم که در راه است: مراسم تشییع جنازه. من فکر می کنم که این یک ولخرجی بصری و احساسی خواهد بود.

شما و همه بازیگران چگونه با این شخصیت ها خداحافظی کردید؟

من فکر می کنم بسیاری از مردم این کار را نکرده اند. این بازیگران برای کنار گذاشتن این شخصیت ها سفری طولانی خواهد داشت. آنها در آنها زندگی می کردند، سال ها هر روز در آنها ساکن بودند. آنها را شب به رختخواب بردند و به امید خدا صبح مثل خودشان از خواب بیدار شدند. سپس آنها مجبور شدند دوباره شیرجه بزنند و دوباره به این افراد تبدیل شوند. مدتی طول می کشد که اجازه دهند شخصیت ها به رختخواب بروند.

آیا فکر می کنید هرگز تکرار دیگری از آن وجود خواهد داشت؟ جانشینی? به نظر شما در به روی آن باز است یا بسته؟

نظر من به حساب نمیاد من می گویم بعید به نظر می رسد که ما این شخصیت ها را در دنیای جدیدی ببینیم. من می توانم کاملا در اشتباه باشم.