دستور العمل موفقیت جولی دلپی؟ نادیده گرفتن شهرت و سلبریتی

نمایشی را تصور کنید که در آن چهار دوست در اواخر چهل سالگی دور هم جمع می شوند تا از بحران های میانسالی خود ناراحت شوند. نه ، ما در مورد آن صحبت نمی کنیم سکس و شهر راه اندازی مجدد در واقع ، سری جدید جولی دلپی ، در آستانه، ممکن است چیزی ضدSATC: گذشته از تضاد آشکار ساحلی در مکان ، براقیت و زرق و برق زیادی وجود ندارد. آنها به جای Manolo Blahniks چکمه های پیاده روی می پوشند ، و کوکتل ها در بار شیک مدرن برای مهمانی های شام صمیمی خرید و فروش می شوند.

چهار راهنما هر کدام حداقل دارای یک پسر هستند که در لس آنجلس زندگی می کنند و در مقاطع مختلف شغلی خود زندگی می کنند-برای مثال ، جاستین (دلپی) یک سرآشپز موفق فرانسوی است که با یک معمار (ماتیو) ازدواج کرده است. دمی ، پسر ژاک دمی و آگنس واردا) ، آن (الیزابت شو) یک طراح مد است که فقط سیگار می کشد مقدار کمی بیش از حد علف های هرز ، و یاسمین (سارا جونز) یک مادر هلیکوپتر است که در مقطع دکترا مشغول به کار است ، در حالی که اِل (الکسیا لندو) در تلاش است تا شرکت مدیریت استعداد خود را تاسیس کند تا بتواند سه فرزندش را در تبلیغات انتخاب کند و اجاره دهد. به عبارت دیگر ، آنها کمی بیشتر شبیه افراد واقعی هستند.

از اواخر دهه 1980 ، دلپی به طور مداوم در صنعت فیلم کار می کرد. او در فیلم هایی از کارگردانان تاد سولوندز ، کریستف کیشلوفسکی و جیمی بابیت بازی کرد. نقش او در مقابل اتان هاوک در قبل از طلوع خورشید و دو دنباله آن (که او نوشته است) به احتمال زیاد او را به عنوان سنگ بنای فیلمی که Gen-X را تعریف می کند قرار داد. دلپی یک عزیز سینمای مستقل ، یک ستاره هالیوودی و یک شخص مشهور بوده است ، اما لزوماً خود را اینطور نمی بیند. در اینجا ، دلپی در مورد تلاش جدید خود در نتفلیکس صحبت می کند و در مورد وسعت حرفه خود صحبت می کند ، پس از کارگردانی اولین فیلم خود تصمیم به مادر شدن می گیرد و اینکه چرا هرگز در مورد “مزخرفات” صحبت نکرده است.

ایده را برای کی و کجا ایجاد کردید در آستانه؟

این احتمالاً در سال 2012 یا 2013 رخ داد. من و دوستانم در یک گروه سنی هستیم و اکثر ما کمی دیرتر در زندگی ، در اواخر 30 یا 40 سالگی صاحب فرزند شدیم. این یک واقعیت است که اگر می خواهید شغلی داشته باشید ، ترکیب این دو همیشه آسان نیست و برخی افراد همیشه آنقدر درک نمی کنند. من بعد از ساخت اولین فیلمم تصمیم به بچه دار شدن گرفتم و این یک انتخاب آگاهانه بود زیرا فکر نمی کنم بعد از بچه دار شدن بتوانم کارگردان شوم. میخواستم یکی دیگه داشته باشم [baby]، اما خیلی دیر شده بود ، چرا که قبلاً طول می کشید تا یک زن کارگردان شود.

آیا فکر می کنید شرایط برای زنانی که در آن سن هستند و جاه طلبی های مشابهی دارند متفاوت است؟

همه چیز در حال تغییر است ، خوشبختانه! اما در نسل من ، هردو بودن چندان آسان نبود. وقتی مردم درباره زنان کارگردان صحبت می کنند ، معادله نحوه مادر شدن یک معامله بزرگ است. وقتی مادر می شوید ، فوق العاده است. عاشقشم. اما ترک فرزند شما دشوار است و برخی از مردان در پیروی از آنها سازگار نیستند شما دور و بر. وقتی این حرف را می زنم ناراحت نمی شوم! این واقعیت 15 سال پیش بود.

بنابراین ، شما این نمایش را از آن تجربه خاص نوشتید؟

من فقط ایده زنانی را دوست دارم که لزوماً مادر بودن را در اولویت قرار نمی دهند ، اما سپس مادر می شوند ، کم و بیش. یک شخصیت محیطی وجود دارد [in On the Verge] به نام جوآن ، و من او را دوست دارم زیرا او کسی است که بچه ای نداشت و او با آن خوب است. من به زنانی علاقه دارم که در شرایطی که آخرین تماس را داشتند بچه دار شدند. این دیدگاه متفاوتی است زیرا شما زندگی خود را زمانی تغییر می دهید که زندگی شما از قبل به روش خاصی تنظیم شده است.

شخصیت ها همه مادران پسر هستند. و از جهاتی ، آنها شریک مرد خود را نیز مادر می کنند. انگیزه آن چه بود؟

این واقعیت من در اطرافم است. شاید 80 درصد از دوستان من پسر داشته باشند ، و فقط یک نفر-این رابطه پویای جالبی است ، رابطه مادر و پسر. بسیار قوی است. شوهر اولین فرزند می شود. این امر به ویژه در مورد شخصیت آن ، که تمایل دارد همه را پرورش دهد صادق است. او از دیگران مراقبت می کند ، احتمالاً به این دلیل که مادرش مادرانه نبوده است. [Laughs.] او با مادرش رابطه ای غیر دوستانه دارد بنابراین من فکر می کنم او از دوستان و مردان محافظت کرد.

شما آنقدر در هالیوود کار کرده اید که خودی شده اید ، اما به نظر نمی رسد که به سلبریتی یا “بازی کردن” احتیاج داشته باشید. قبلا گفتبه رابطه شما با سلبریتی یا شهرت در دو سال گذشته ، به ویژه در دوران همه گیری چگونه شکل گرفته است؟

بدیهی است که مسائل دیگری نیز وجود دارد که باید به آنها پرداخت. برای من ، این بی معنی است. من قصد ندارم نگران پیر شدن یا افراد مشهور باشم. من توسط هیپی های فوق العاده دوپر پرورش یافتم که هیچ ارزشی برای شهرت قائل نبودند. معروف بودن ایده موفقیت آنها نیست.

تصور شما از موفقیت چیست؟

ایده من برای موفقیت این است که در کارم خوب باشم ، آنچه را که دوست دارم انجام دهم ، همسر خوب ، دوست ، مادر ، آشپز ، باغبان باشم. فقط شهرت نیست. کار کردن برایم مهمتر است. گاهی اوقات در تجارت من نگران کننده است ، به ویژه در گذشته. نمایندگان انتخاب های من را درک نمی کردند. من دنباله کوچکی برای یک فیلم دیوانه وار خواهم نوشت. وقتی می نوشتم قبل از غروب خورشید، نماینده من در آن زمان بسیار عصبی بود زیرا من تمایل نداشتم در فیلم هالیوود در آن زمان نقش سکسی داشته باشم. اما من این هستم. وقتی از ابتدا اینطور هستید ، همیشه می ترسند که پیچیده باشید. من با مردم به عنوان بازیگر کار می کنم و آنها می گویند: “اوه ، شما خیلی ساده و بی عارضه هستید!” من می گویم: “بله ، چه انتظاری داشتید؟” ایده یک کارگردان زن شخصی دشوار و دارای نظر است. من معتقد هستم ، اما نه به گونه ای که بخواهم مجموعه شخص دیگری را کنترل کنم یا آنها را اشکال کنم. اگر احساس کنم به آن نیاز دارم ، آنچه را که فکر می کنم به آنها خواهم گفت ، اما بیشتر اوقات آنچه را که به من گفته می شود انجام می دهم.

آیا به ترندهای افراد مشهور توجه می کنید؟

نمی دانم ، چیزهای دیگر را دنبال نمی کنم. مثلاً ، آیا همه ما می خواهیم طبیعی باشیم؟ آیا این روند جدید است؟ آیا چیز جدید به نه شهرت داشته باشید و زیاد آرایش نکنید؟ من از شما می پرسم چون واقعاً نمی دانم.

من فکر می کنم هنوز هم افرادی هستند که به قدرت شهرت بسیار اعتقاد دارند ، اما در حال حاضر ، اکثر ما اهمیت آن – یا فقدان آن – را در زندگی و فرهنگ خود دوباره ارزیابی می کنیم. به خصوص پس از 18 ماه گذشته ، اینطور است که چه کسی اهمیت می دهد؟

دقیقا. برای من ، چیز زیادی تغییر نکرده است. این فرهنگ شهرت چیزی است که من هرگز وارد آن نشدم و واقعاً تلاش کردم که آن را انجام ندهم. دردناک ترین بخش کار سخت کار نکردن است – کار کردن برای من همیشه سرگرم کننده است ، حتی اگر آسان نباشد ، و گاهی اوقات واقعا آسان نیست. اما مطالب مربوط به ظاهر دشوار است. شما باید آرایش و مو کنید ، لباس بپوشید و زیبا به نظر برسید و وزن خود را کاهش دهید – همه این موارد برای من طبیعی نیست. من این کار را انجام می دهم زیرا مردم از من می خواهند که این کار را انجام دهم. من هم دوست ندارم شبیه گه باشم ، اما چیزی در این بین وجود دارد.

آیا احساس می کنید ، به دلیل اینکه خودتان هستید ، فردی که در برابر شهرت و شهرت مقاومت کرده است ، برای دیگران الگویی برای انجام همین کار هستید؟

من نمیدانم اگر مثال بزنم. سالها احساس میکردم که از دنیا رفته ام. همه از من می پرسیدند چه بلایی سرم آمده است. [Laughs.] من نمی توانم همه مزخرفات را تحمل کنم. حتی بلد نیستم الاغ رو ببوسم. در مهمانی ها ، شما باید بروید و سلام کنید ، اما من در این مسائل وحشتناک هستم. من در جوانی آنقدر ضعیف بودم که اگر به مهمانی می رفتم مست می شدم و گاهی اوقات از حال می رفتم و به کسی سلام نمی کردم. [Laughs.] در حال حاضر ، اشکالی ندارد آن چیزی که هستم باشم. من دوست دارم افرادی مثل فرانسیس مک دورمند ، که فقط خودشان هستند و ذره ای اهمیت نمی دهند ، موفق باشند.

شما به ایده خود درباره موفقیت کلی فکر کردید – نویسنده و کارگردان خوب ، مادر خوب ، دوست خوب و همچنین آشپز خوب. که در در آستانه، شخصیت شما جاستین آشپز است. آیا شما هم در خانه آشپز هستید؟

وقتی به این فکر می کردم که کاراکتر چه کار خواهد کرد ، فکر کردم ، من مفهوم آشپزی را دوست دارم زیرا منعکس کننده چیزهای زیادی است. اول از همه ، زن آشپز بودن تقریباً شبیه کارگردان زن است. تعداد بسیار کمی وجود دارد و به آرامی در حال تغییر است ، اما هنوز دنیای بسیار زن ستیز است. آشپزی شباهت خنده داری با شخصیتی است که من دارم. این یک عمل بسیار محبت آمیز است که بهترین غذا را برای کسی که دوستش دارید تهیه کنید – پسرتان ، شوهرتان ، افراد دیگر. نه اینکه همیشه خوب آشپزی کنم ، اما آشپزی را دوست دارم! من برای خوردن غذا نمی خورم ، من برای خوردن غذای خوب غذا می خورم. این احتمالاً ناشی از تربیت فرانسوی من است.

دستور العمل های مورد علاقه شما برای تهیه چیست؟

من کاری بسیار خوب تهیه می کنم ، از جزیره رئونیون ، جزیره ای در اقیانوس هند. من به موساکا مسلط هستم زیرا شوهرم یونانی است. غذاهای ایتالیایی عالی درست می کنم ، مادرم ایتالیایی بود. و غذاهای مکزیکی عالی – من تامالهای شگفت انگیز درست می کنم. غذای فرانسوی ، من طرز تهیه آن را می دانم. من حتی به آن فکر نمی کنم. آن چنان آسان. من یک pot-au-feu شگفت انگیز می سازم ، که در نمایش توضیح می دهم. من در دوران همه گیری نیز بر کیک ها مسلط شده ام. من چند کیلو اضافه کردم [Laughs.]

وقتی به دهه ها فعالیت حرفه ای خود در زمینه بازیگری ، نویسندگی و کارگردانی نگاه می کنید ، آیا پشیمان حرفه ای هستید؟

نه ، از نظر شغلی پشیمان نیستم. من به چند فیلم بزرگ نه گفتم ، اما زندگی همین است. من خیلی زود درباره موقعیت خود با کل موضوع در هالیوود شفاف بودم. این یک انتخاب بود و بله ، ارتباط برخی افراد را قطع می کند ، اما فکر می کنم کار خوبی انجام دادم. تنها چیزی که از آن پشیمان هستم سیگار کشیدن در 20 سالگی و نوشیدن بیش از حد در اوایل 30 سالگی است. [Laughs.]

در حرفه خود به چه چیزی بیشتر افتخار می کنید؟

من نمی دانم. برخی از فیلمنامه های مورد علاقه من که هنوز نساخته ام! من منتظر ساختن آن فیلم ها هستم. وقتی کارگردانی می کردم یا فیلم هایی که می نوشتم ساخته می شد ، این ساده ترین کار بود. وقتی ساختم 2 روز در پاریس، من آن را نوشتم زیرا کسی به من گفت: “شما فقط ساخته اید قبل از غروب خورشید و این موفقیت آمیز بود ، بنابراین فقط فیلمی درباره یک پسر آمریکایی و یک دختر فرانسوی در پاریس بسازید تا مردم از پول دادن به شما نترسند. ” به این ترتیب من اولین فیلم خود را ساختم – با فریب مردم برای دیدن چیزی که بود پسندیدن مورد قبلی ، اما متفاوت انجام شده است. من به فیلمی که مدتها پیش اسمش را نگذاشتم افتخار می کنم زوی منبه من می دانستم که اصلاً مردم را خوشحال نمی کند. برعکس است. اما من شخصاً به آن افتخار می کنم.