خلاصه داستان “جانشینی” فصل 4، قسمت 9: “خانه بابا”

وقت آن است که به آن اعتراف کنیم جانشینی نمایش آسانی برای تماشا نیست اگر می‌خواهید پس از یک روز طولانی آرام بنشینید و سرگرمی‌های روانی را در آغوش بگیرید، سعی کنید وظیفه هیئت منصفه، به معنای واقعی کلمه هر برنامه نویسی براوو یا یک اسکرول خوب از طریق TikTok. اما هنگامی که صفحه تلویزیون در مقدمه ایستا HBO و به دنبال سبک های موزیکال نیکلاس بریتل فوران می کند، تا به حال باید بدانید که در شرف آغاز یک ساعت پر از اضطراب، گیج کننده و اغلب ترسناک هستید. از نفرت انگیزترین شخصیت هایی که تا به حال برای صفحه نمایش نوشته شده است. به نظر بدیهی است، اما پس از «آمریکا تصمیم می‌گیرد»، بسیاری در توییتر تعجب خود را از اینکه تماشای یک قسمت از تلویزیون الهام‌گرفته از شب انتخابات 2016 آمریکا استرس‌زا بود، ابراز کردند، و «وای، اینها آدم‌های خوبی نیستند! آنها دموکراسی را در رودخانه فروختند تا کنترل شرکت خود را حفظ کنند.» (خب، بهتر است به طرز مضحکی دیر شود تا هرگز.) اکنون که این موضوع را از سر راه برداشته ایم، می توانیم وارد قسمت نهم شویم. جانشینی.

«کلیسا و ایالت» سرانجام لوگان را در پنج قسمت پس از مرگ تکان‌دهنده‌اش آرام می‌گیرد. این یادآوری است که این شخصیت‌ها از زمان درگذشت او چقدر تجربه کرده‌اند و کوتاهی شدید جدول زمانی فصل. در عرض چند روز، خانواده رویز در غم از دست دادن پدر آزاردهنده و دستکاری‌کننده‌شان عزادار شدند، به نروژ سفر کردند، یک معامله بزرگ را اجرا کردند (و متعاقباً تلاش کردند) یک معامله بزرگ را انجام دهند، یک جلسه سرمایه‌گذاران در لس‌آنجلس برگزار کردند، و در انتخابات تقلب کردند. جای تعجب نیست که قسمت نهم این شخصیت ها را هم از نظر روحی و هم جسمی خسته می بیند. علیرغم حال و هوای غم انگیز آن روز، شیو، رومن و کندال از این گردهمایی به عنوان فرصتی دیگر استفاده می کنند تا همدیگر را به هم بزنند تا پیش بیایند، همانطور که بابا می خواست. اما وقتی زمان پردازش پشت تابوت لوگان و شروع کار خداحافظی فرا می رسد، حواس پرتی ها، معاملات و شوخی ها از بین می رود. خواهر و برادرهای معمولاً سطحی قوی دیگر نمی توانند احساسات خود را انکار کنند. هر سه آنها در سرتاسر “کلیسا و ایالت” به طرق مختلف رنج می برند (و برخی موفق می شوند)، بنابراین بیایید روند سوگواری شیو، رومن و کندال را بشکنیم.

کندال

عکس توسط Macall Polay/HBO

کندال قسمت نهم را در بدترین مکان خواهر و برادرش شروع می کند، زمانی که متوجه می شود فرزندانش در مراسم تشییع جنازه شرکت نخواهند کرد، و هیچ مقداری از پرتاب عصبانیت یا تهدید قانونی نمی تواند آن را تغییر دهد. زمانی که او به کلیسا می رسد، به نظر می رسد که نسبتاً غافلگیر شده است، با این حال، آماده است تا در یک نبرد حضانت شرکت کند که احتمالاً شاهد بازی نخواهیم بود، و حواس او به دلیل یک مشکل جدید پرت شده است – دستیار او دیگر از دستیار بودن راضی نیست. . نفس نفس زدن مشخص نیست که کندال چگونه این آمدن را ندیده است – اکثر دستیاران، به ویژه افراد شایسته مانند جس، معمولاً با موقعیت ناسپاسانه خود به نقطه اشباع می رسند. بعلاوه، این واقعیت که کندال فقط به قرار دادن یک فاشیست در کاخ سفید کمک کرد، دقیقاً زنان رنگین پوست (یا هر کسی که وجدان دارد) را برای ماندن در تیم او تشویق نمی کند. و شاید در زمانی دیگر، کندال با اخبار جس کمی مناسب‌تر برخورد می‌کرد، اما با تشییع جنازه پدرش در افق، “خیانت” همسر سابقش در مغز، و شهری که در شورش‌ها فوران می‌کند، این خبر باز هم خبر دیگری را برمی‌انگیزد. اوقات تلخی.

خوشبختانه برای کندال، او این توانایی را دارد که به این موقعیت برسد. و حتی برای کندال خوش‌شانس‌تر، خواهر و برادرهایش اینطور نیستند. شکست لحظه آخری رومن (در یک دقیقه بیشتر) کندال را در نقش اصلی مراسم تشییع جنازه قرار می‌دهد، جایی که او ثابت می‌کند مهارت‌هایش روی صحنه فراتر از رپ‌های ترسناک است. مدیر عامل شرکت توانایی خود را در عمل تحت فشار با یک سخنرانی فی البداهه نشان می دهد که پایه عظیمی را که خواهر و برادر روی پدر خود را بر روی آن قرار دادند، تأیید می کند. جاودانگی عقده خدای لوگان به کنار، کندال کارش را به خوبی انجام می دهد و موفقیت او در آن لحظه به وضوح به او انگیزه می دهد تا علی رغم موانع چند روز گذشته به حرکت خود ادامه دهد.

او باقیمانده مراسم تشییع جنازه را صرف جمع آوری بهترین مردان خود (یا به عبارت دقیق تر، بهترین مردان لوگان) می کند. به لطف ناامیدی های اخیر از سوی همسر و خواهرش، قلب او بار دیگر به قدری یخ زده است که مانعی ندارد، مثل شب انتخابات. با رفتن به فینال، به نظر می رسد که می توانیم منتظر یک کن سخت و آماده برای نبرد باشیم.

شیو

عکس توسط Macall Polay/HBO

در همین حال، فردی که به عنوان بزرگترین حریف کندال شکل می گیرد، اجازه نمی دهد طبیعت زن ستیز محیط اطرافش او را از پیروزی باز دارد. در این مرحله، همه می دانند که شیو باردار است و انگیزه او برای مبارزه با اخبار با یک منبع بی پایان از جوک های “مادر بد” می تواند تقریبا کسی را به این باور برسانید که برای این نقش آینده تلاش خواهد کرد. ظهور مجدد مادر شیو ممکن است به او یادآوری کرده باشد که یک والدین بد چقدر می تواند ناتوان کننده باشد – بنابراین او ظاهراً تلاش می کند تا اوضاع را با تام هموار کند، احتمالاً به خاطر فرزند متولد نشده آنها.

در حالی که Shiv ممکن است عنوان مادر را به دست آورد، موقعیت دیگری وجود دارد که او بیشتر به آن علاقه مند است – و زمانی که صحبت از متقاعد کردن طرف های ضروری به میان می آید او کاملاً قانع کننده است که او مناسب برای تبدیل شدن به مدیر عامل آمریکایی Waystar متعلق به GoJo است. شیو هیچ مشکلی برای آوردن ماتسون برای این حرکت ندارد، علیرغم اینکه او در صحنه تشییع جنازه حضور کمتری داشت. به نظر من، دستکاری ظاهری شیو در ماتسون، گواه دیگری است که نشان می‌دهد هر چه بیشتر از سوئدی یاد می‌گیریم، او بیشتر خود را در فاضلاب‌های رقت‌انگیز رقبای روی خود فرو می‌برد. در حالی که پیش از این، ماتسون به نظر یک متخصص با اراده، با اراده، و اگر نگوییم گستاخ (در مقایسه با همتایان آمریکایی خود) بود، اکنون مشخص شده است که او به همان اندازه ناامید است. جانشینی universe، و Shiv موفق شده او را به شیوه ای نسبتاً چشمگیر بازی کند.

رومی

عکس توسط Macall Polay/HBO

در حالی که خواهر و برادرهایش قسمت نهم را با صدای بلند به پایان می‌رسانند، رومن نمی‌توانست خود را پایین‌تر بیابد. به طور جدی، آیا ممکن است بدتر از دراز کشیدن در وضعیت جنینی در خیابان میدتاون منهتن باشد؟ وقتی «کلیسا و دولت» شروع شد، به نظر می‌رسید که همه چیز خیلی خوب پیش می‌رفت – رومن فقط در آینه قدرت نمایی می‌کرد، خودش صحبت می‌کرد و سخنرانی‌اش را آماده می‌کرد. همچنین به نظر می‌رسید که او حتی از حد معمول روحیه‌اش شیطنت‌آمیزتر بود و به قیمت بیوه خواهر و پدرش شوخی‌های لجنی انجام می‌داد. این همه خودپرستی کلاسیک رومی بود، کوچکترین پسری که پس از موفقیت در انتخابات بر اوج سوار شد – یعنی تا زمانی که واقعاً خودش را به روشی معنادار ثابت کند. به نظر می‌رسد که همه‌ی غوغاهای او درباره‌ی پیش از سوگواری فقط، خوب، گیج‌کننده بود. روم دوم به صحنه می آید، او به یک آشفتگی غم انگیز تبدیل می شود. شنا کردن در دریایی از پیراناها، لحظه ضعف برای برانگیختن بدترین حملات کافی است و در عرض چند ثانیه، اعتبار رومن به طور کامل از بین می رود. آیا غمگین بودن در مراسم تشییع جنازه پدر شما را به یک رهبر ناتوان تبدیل می کند؟ به احتمال زیاد نه؛ اگر هر چیزی، فقط به این معنی است که شما یک انسان هستید. اما در دنیای جانشینی، کافی است آخرین میخ را در تابوت خود بگذارید و بلیط یک طرفه به مقبره فروشگاه حیوانات خانگی دات کام لوگان را رزرو کنید. واضح است که رومن از این موضوع آگاه است، زیرا او نمی تواند تا پایان قسمت بهبود یابد. او احتمالاً هنوز مملو از غم و اندوه بود، اما از این که شکستش در میان عوامل تغییر جهان وایرال شده است، خجالت می‌کشید.

بنابراین، یک مرد پس از سقوط از روی پایه ای که خود را روی آن قرار داده است، چه باید بکند؟ بستگی دارد. آیا ما در مورد مردی که از نظر ذهنی سازگار است صحبت می کنیم؟ خوب، آنها احتمالاً به سراغ یک “سر کوچک کن” لا کولین خواهند رفت. رومن، با این حال، نیاز به کنترل دقیق بر گروهی از مردم را احساس می‌کند، و به نظر می‌رسد او می‌داند که وقتی اشک‌ها شروع به سرازیر شدن کردند، هر گونه قدرتی بر فرقه سنت رجیس از بین رفت. بنابراین، او به بیرون، به سمت آشوبگرانی که بدون شک احساس می‌کند کیلومترها زیر او هستند، می‌رود، جایی که او در پشت سدی محافظت می‌شود و در حالی که آن‌ها در حال دویدن هستند، توهین‌های بدی را فریاد می‌زند. هنگامی که او وارد عمل می شود، بلافاصله سقوط می کند، استعاره ای مناسب از خدای دروغین سقوط کرده.