برنی کراوس در مورد “ارکستر بزرگ حیوانات” و قدرت صداها صحبت می کند

برای شماره سالانه “The Originals” ، ما از خلاقان – پیشگامان در زمینه های هنر ، طراحی ، مد ، کمدی ، فعالیت و موارد دیگر – خواسته ایم تا بینش خود را در مورد وفادار ماندن به خود به اشتراک بگذارند. تمام مصاحبه های امسال را بخوانید اینجابه

کار آکوستیک شما ارکستر بزرگ حیوانات، که برای اولین بار در سال 2016 در Fondation Cartier Pour l’Art Contemporain نمایش داده شد ، در ماه نوامبر به موزه Peabody Essex در سالم ، ماساچوست می آید. با استفاده از بیش از 5000 ساعت صداهایی که در طول 50 سال جمع آوری کرده اید ، مواد موجود در زیستگاه های مختلف را برای ایجاد این قطعه جمع آوری کرده اید. فکر می کنید چرا موزه ای که در سال 1799 تأسیس شده است می خواهد این اثر بسیار معاصر را به نمایش بگذارد؟

از زمان اولین نمایشگاه پاریس ، بیش از یک میلیون بازدیدکننده در میلان ، لندن ، شانگهای و سئول این نمایشگاه را تجربه کرده اند. چنین حضورهایی توجه متولیان موزه را جلب می کند.

مردم چه انتظاری می توانند داشته باشند؟

تنظیمات ، با الزامات تعیین شده توسط Fondation Cartier – صاحبان قطعه – یک اتاق مستطیلی است که از نظر صوتی پردازش شده و از سایر مناطق جدا شده است. طراحی شده است که یک فضای تئاتری مستقل باشد. کل سکانس نمایش کمی بیش از 90 دقیقه اجرا می شود و تنها تصاویری که مشاهده می کنید تصاویر گرافیکی از مناظر صوتی است که اسپکتروگرام نامیده می شوند. ما عمداً گرافیک حیوانات یا صحنه های بوکولیک را نشان نمی دهیم ، زیرا آنها حواس را پرت می کنند و از قدرت مناظر صوتی می کاهند.

حیاتی ترین غذای آماده چیست؟

بازدیدکننده تصورات بیواکوستیکی هفت نوع مختلف زیستگاه ، دریایی و زمینی را می شنود ، که همگی تحت استرس و تهدید به طور کامل منسوخ شده اند – از نظر عملکرد در نتیجه گرم شدن کره زمین و تلاش های بشری مانند قطع درختان ، معدن ، کشاورزی ناپایدار ، و توسعه زمین این پیام غیرقابل حمل است.

انواع دنیای هنر برای قطعات ویدئویی استفاده می شود ، اما کمتر از موارد شنیداری.

ما یک فرهنگ بصری هستیم و از داشتن بینایی به دنبال صدا استفاده نمی کنیم. با ارکستر بزرگ حیوانات، ما آن مفهوم را بر سر آن تلنگر می کنیم. بیوفونی ها – صدای جمعی تولید شده توسط همه موجودات صوتی در یک زیستگاه معین – به نیروی محرک تبدیل می شوند. در حالی که یک تصویر ممکن است هزار کلمه ارزش داشته باشد ، یک منظره صوتی ارزش هزار تصویر را دارد.

هوای شدید سال 2021 یک هشدار به نظر می رسد ، اما شما تجربه شخصی آن را داشته اید.

در اوایل اکتبر 2017 ، من و همسرم ، کت ، همه چیز را در آتش سوزی هایی که مناطق وسیعی از کالیفرنیای شمالی را نابود کرد از دست دادیم. همه مجلات دقیق من به نیم قرن پیش برمی گردد. اسلایدها و عکس های کار در زمینه. کتاب های مرجع. نزدیک به 70 سال مکاتبات تاریخی. همانطور که به سمت ماشین می دویدیم ، گردباد آتشین با صدای خشم همراه بود ، صدایی که قبلاً هرگز نشنیده بودم و امیدوارم دیگر هرگز نشنوم – ترکش مکنده باد و گرمای شدید – در حالی که مخازن پروپان همسایه ها همه را منفجر کردند اطراف ما. این صدا تا امروز ما را درگیر خود کرده است. من به ندرت یک شب را بدون بیدار شدن از کابوس های ترسناک ترسناک می گذرانم. این یادآوری است که نیروهای طبیعی همیشه در پایان پیروز خواهند شد.

برنی کراوس ، 2021 © ماشا کارپوخینا برای Fondation Cartier pour l’art bashkëporain.

در حرفه قبلی ، شما برای فیلمسازان اصلی مانند فرانسیس فورد کاپولا صداگذاری و گلزنی می کردید. این چگونه بر هنر شما تأثیر گذاشت؟

من شخصاً صحنه موسیقی استودیویی را که درگیر آن بودم بسیار محدود و خسته کننده می دانستم. من نیاز داشتم که بیرون از خانه باشم ، در جنگل پیاده روی کنم. کار در استودیو فقط باعث شد تا بیشتر فرار کنم ، تا احساس کنم انسان تر هستم و به دنیای زنده متصل هستم. این به معنای یافتن منبع خروجی دیگری بود. من از کودکی با یک مورد وحشتناک ADHD رو به رو شده ام و گوش دادن به این بیو فونی ها در مناطق وحشی تنها فعالیت غیر دارویی بود که به کاهش آن کمک کرد.

وحشتناک ترین موقعیتی که برای جمع آوری صداهای حیوانات در آن قرار گرفتید چگونه بود؟

اواخر یک شب در سال 1990 ، با همکار و دوست خود روت هاپل ، در حال پیاده روی در جنگل آمازون بودم. در یک نقطه ، ما بوی تردید ناپذیر جگوار را که به دنبال ما آمده بود ، استشمام کردیم. ما در جنگل ، چند کیلومتر از اردوگاه ، تنها بودیم. ما هرگز این حیوان را ندیده و نشنیده ایم ، اما می دانستیم که این حیوان نزدیک است. بعضی اوقات ، رایحه بسیار چشمگیر بود. به دلایلی ، هیچ یک از ما احساس نکردیم که در خطر فوری هستیم.

اوه اوه شما غیر از این متوجه شدید؟

حدود نیمه شب ، من تنها در کنار مسیر نشستم و شروع به ضبط کردم – فقط در آن زمان صدای جیغ کم گربه را در هدفونم شنیدم. قلبم چندین ضربه را پشت سر گذاشت ، اما خیلی ساکت ماندم. من موفق شدم برخی از غرغرها و نفس های ضعیف خود را ثبت کنم. سپس ، همانطور که ناگهان ظاهر شد ، گربه بی صدا به زیر قلم مو رفت و فقط نبض تپنده قورباغه ها و حشرات را در شب باقی گذاشت. به هر حال ، بازدیدکنندگان از موزه می توانند همان جگوار را بشنوند ، زیرا در منظره صوتی موزه نشان داده شده است.

آنچه شما انجام می دهید به طور خلاصه خلاصه می شود. وقتی در مهمانی با فردی ملاقات می کنید ، شغل خود را چگونه توصیف می کنید؟

من عموماً به افرادی که می خواهند حسابدار باشم می گویم.