ایمان با سوپرمدل های عصر جدید و اصالت ماندگار دیوید بووی صحبت می کند

برای شماره سالانه “The Originals” ، از خلاقان – پیشگامان در زمینه های هنر ، طراحی ، مد ، کمدی ، فعالیت، و بیشتر – برای به اشتراک گذاشتن بینش خود در مورد وفادار ماندن به خود.

شما برای دهه ها یک نماد بوده اید: شما در دهه 1970 تبدیل به یک سوپرمدل مرز شکن شدید و در سالهای بعد خود را به عنوان یک تاجر و انسان دوست معرفی کردید. در سال 1994 ، شما لوازم آرایشی IMAN را برای زنان رنگی راه اندازی کردید ، اما اخیراً صنعت زیبایی پیشرفت کرده و فراگیرتر شده است. چرا اینقدر طول کشید؟

اول ، ما باید اعتبار خود را به نمایشگاه مد مارک دهه 70 ، Fashion Fashion ، اختصاص دهیم که منحصراً برای زنان سیاه پوست بود. چیزی که من ایجاد کردم برای زنان رنگین پوست بود. و ریحانا را فراموش نکنیم. او کسی است که با 40 سایه پایه برای Fenty Beauty آمد. ما همیشه سرنوشت سرنوشت خود بوده ایم. ما مردم را مجبور به تغییر می کنیم. کمتر از 10 سال پیش ، پنج سال پیش ، می دانید ، این ایده وجود داشت که شما باید به میز دعوت شوید. الان کسی اهمیت نمیده من می توانم میز خود را بخرم. من می توانم میز خود را بسازم. و این فقط در مورد استفاده از مدل ها نیست. این در مورد استخدام خلاقان سیاه پوست ، قرار دادن افراد در موقعیت های تصمیم گیری است. ما صاحب آن هستیم که چگونه می خواهیم دیده شویم ، نه اینکه مردم چگونه “باید” ما را ببینند.

بزرگترین سدی که به عنوان یک مدل شکستید چیست؟

چند ماه پس از ورود من به ایالات متحده ، در سال 1975 ، متوجه شدم که آنها به مدلهای مشکی کمتر از همتایان ما پول می دهند و گفتم: “من این کار را نمی کنم.” اگر من همان کار را با مدل سفید انجام می دهم ، باید جبران شود. من سه ماه اعتصاب کردم. و سپس ، البته ، آنها نرخ من را افزایش دادند.

چه شد که تصمیم گرفتید صحبت کنید؟

من یک خارجی هستم و در رشته علوم سیاسی تحصیل می کنم و اهل سومالی هستم ، جایی که همه ما سیاه پوست هستیم ، هرگز خودم را کمتر از هیچکس تصور نمی کردم. وقتی این را به شما القا می کنید ، از جایی که نیاز ندارید نمی آیید. شما از جایی می آیید ، من چیزی برای ارائه به شما دارم.

اصالت برای شما چه معنایی دارد؟

امتناع. تفکر مستقل. دور شدن. شخصی که همیشه به او فکر می کردم – و این قبل از ملاقات ما بود – شوهر من بود [the late David Bowie]به من همیشه به همه برنامه های او می رفتم و تا زمانی که سالها بعد با هم قرار گذاشتیم هرگز او را ملاقات نکردم. او اولین هنرمندی بود که فکر می کردم وای چقدر اصیل است. و او هنوز اصلی است.

چه کسی یک دنبال کننده جدید در زمینه مد برای شما است؟

Anok Yai یک نسخه اصلی است. او بدون هیچ معذرت خواهی خودش است. داره برای خودش فضا درست میکنه وقتی او را می بینید ، می گویید: “شخص دیگری متفاوت است.”

برای تبدیل شدن به یک مدل موفق امروز چه چیزی لازم است؟

این استدلال وجود دارد که بسیاری از مدلهای جوان که میلیون ها پیرو دارند – کندالها یا حدیدها – مراحل سختی را مانند دیگران طی نکرده اند. درست است. اما فراموش نکنیم که این مدل ها نیز سخت کوش هستند. فقط کارهای زیادی وجود دارد که پیروان می توانند برای شما انجام دهند. من از مکتبی نیستم که می گویند: “اوه ، آنها مانند گذشته مدل نمی سازند.” اوه نه ، آنها انجام می دهند! و آنها را بهتر می کنند! شما باید از در خارج شوید تا افراد دیگر وارد شوند. وقتی نائومی کمپبل یک بار با من مصاحبه کرد ، گفت: “چرا بازنشسته شدی؟” من گفتم: “شما عوضی ها پشت سر من می آیید!” [Laughs] “تو ، لیندا – زمان آن رسیده بود که من با ظرافت بیرون بروم.”

تاثیر خود را در دنیای زیبایی کجا می بینید؟

نسل جدید باید بداند که مسائل از کجا آمده است. اگر می خواهید یک مدل عالی باشید ، به مجلات قدیمی نگاه کنید – مدلهای مشکی ، به ویژه زنان رنگی مانند Naomi Sims و Donyale Luna. تصاویر نائومی سیمز امروز نیز به همان اندازه زیبا و زیبا هستند. یک تاریخ غنی در پشت ما وجود دارد.

لباس و کفش مارک جیکوبز.

مو توسط دریک مونرو ؛ آرایش توسط کیتا مور برای Iman Cosmetics and Armani Beauty at the Only Agency؛ دستیاران عکس: استفان ووردی ، پاتریک لین ، الکس کالب ؛ روتوش: Post Apollo؛ دستیار مد: امیر لاورن.

در این سالها چه کسی نماد سبک شما بوده است؟

ایزابلا روسلینی. او زیباست و یک دوست بسیار عزیز من است ، اما چیزی که من در مورد او دوست دارم این است که با بالا رفتن سن ، او این لباس فرم را ایجاد کرد. وقتی با او صحبت می کنید ، لباس ، جواهرات و هر چیز دیگری را نمی بینید. من آن را دوست دارم. من توجه مورچه ای دارم. باید مدام تغییر کنم اما برای من ، او یک ستاره و کسی است که هنوز مانند 20 سالگی دستگیر شده است. او یک سبک منحصر به فرد دارد.

اولین خرید عمده مد شما چه بود؟

اولین چک بزرگی که خرج کردم مربوط به 10 قطعه چمدان لویی ویتون بود. برخی از تنه ها مانند میزها هستند. من آنها را در اواخر دهه 70 خریدم و هنوز هم با آنها سفر می کنم.

گرانترین دارایی در کمد شما چیست؟

شوهرم برایم کیف بیرکین تمساح سیاه خرید. من چندین کیف بیرکین دارم ، اما آن یکی بی نظیر است.