آسیان درباره «دنیای کارما» و آلبوم جدیدش صحبت می کند

در یک کلاس نقاشی و جرعه جرعه در Lower East Side منهتن، آسیاهن نوازنده در مقابل یک بوم نقاشی مینیاتوری نشسته است و نوشیدنی یخ‌زده را در یک فنجان پلاستیکی در دست گرفته است. یک معلم هنر مشتاق و خوش‌بین او را ترغیب می‌کند تا ماه درو را ترسیم کند—آسیهن قلم موی او را برمی‌دارد و یک کره کاملاً دایره‌ای نارنجی می‌سازد. واضح است که این اولین رودئوی آسیاهن برای نقاشی نیست. در واقع، خواننده و ترانه سرا، همانطور که خودش می گوید، بیشتر زمان همه گیری همه گیر را سپری کرد، با ایجاد دوباره آنچه برای او مهم بود: نقاشی کردن، یادگیری اینکه چگونه یک مانیکور کامل ژل به خود بدهد، تماشای انیمه، “زندگی ام را جمع کنم”. او درباره بوم‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته است، توضیح می‌دهد: «من چند تا از آن نقاشی‌ها را دادم. “برخی از طرفداران من می گفتند، “من آن را می گیرم!” و برایشان فرستادم.»

بسیاری از طرفداران آسیاهن از زمانی که او با یک لیبل بزرگ در 15 سالگی قرارداد امضا کرد، به او اختصاص داده شده اند. از آن زمان، او آهنگ های موفقی برای دریک، لیل وین، دکتر دره و بسیاری دیگر نوشته است و مورد تحسین هالی بری و ریحانا قرار گرفته است. اکنون آسیاهن بر روی انتشار موسیقی خود متمرکز شده است. اوایل امسال، او برای اولین بار دبیو کرد اینترلود EP، مجموعه‌ای از آهنگ‌های ارکستری با محوریت زهی، و او در حال آماده شدن برای انتشار آلبوم کامل بعدی خود با عنوان خود است. او نه تنها آواز می خواند، بلکه شخصیت اصلی کارتون آموزشی کودکان کریس “لوداکریس” بریج است. دنیای کارما. او از خانه اش در لس آنجلس برای شرکت در این مراسم به شهر نیویورک سفر کرده بود کارما اولین نمایش – و اینگونه بود که ما در یک استودیوی هنری-بار-بار به پایان رسیدیم، همان تصویر با مضمون هالووین را نقاشی کردیم و درباره شروع موسیقی او بحث کردیم.

آسیاهن از دو سالگی شروع به خواندن کرد، بعد از اینکه مادرش شنید که ماریا کری را با کمربند بیرون می آورد و فکر می کرد که تلویزیون است. («او فریاد زد، «تلویزیون را کم کن!» و خواهرم می‌گوید: «این تلویزیون نیست، آسیان است!»، او به یاد می‌آورد که قهقهه‌اش را برمی‌انگیزد). زادگاهش شارلوت، کارولینای شمالی (خانواده او نیز در دوران کودکی او در نیوجرسی، کارولینای جنوبی و آتلانتا زندگی می کردند) و شرکت در مسابقات آواز محلی. او با پوزخندی می گوید: «من قبلاً تمام جام های فرهنگی کوکاکولا را برنده می شدم. این ماهیت رقابتی، همراه با اخلاق کاری شدید او، منجر به یک قرارداد ضبط و ملاقات با لوداکریس شد که خانه خود را برای دسترسی او به استودیوی ضبط خود باز کرد. این دو صمیمی شدند و سرانجام لوداکریس از او دعوت کرد تا کنسرت خود را با کانیه وست در تنسی افتتاح کند. در 18 سالگی، آسیاهن تصمیم گرفت از راه رفتن روی صحنه فارغ التحصیلی خود صرف نظر کند تا در این نمایش اجرا کند.

آسیاهن در حال حاضر در حال تکمیل آلبومی با نام خود است که سال آینده منتشر خواهد شد – او می گوید که او در حالت میکس است، پس از نوشتن کل رکورد در مدت چند هفته در آتلانتا در اواخر سال گذشته. او می‌گوید: «جلسات من برای آن کمپ، مانند 2 بعد از ظهر تا 2 بامداد بود. او به جای پایان دادن به یک جلسه آلبوم با 50 یا 60 قطعه برای انتخاب، تنها بر نوشتن آنهایی تمرکز کرد که می دانست می خواست منتشر کند. من داستانی را که می‌خواهم تعریف کنم، می‌دانم. و حالا می‌خواهم آن را بگویم.»

داستانی که او در آن تعریف می کند آسیاهن یکی از کشفیات خود است – پس از یک رابطه وابسته و متعاقب جدایی، نوازنده شروع به التیام خود کرد که مستلزم ساخت موسیقی در مورد آن فرآیند بود. او می‌گوید: «این در مورد من است که بدانم چه می‌خواهم، و در حال حاضر، من نمی‌خواهم یک رابطه داشته باشم. من بعد از 20 سالگی که در یک رابطه بودم، این را فهمیدم و بعد از آن همه چیز به کلی خراب شد. من یک پرورش دهنده طبیعی هستم و نان آور تمام روابطم بوده ام. باید یاد می گرفتم که همه لیاقت من را ندارند.»

در حالی که او در داخل بهبود یافت، آسیان پس از یک عمل جراحی نسبتاً بزرگ، بیماری همه گیر را نیز به صورت فیزیکی درمان کرد. او زمان را با انجام کاری که بیشتر دوست داشت سپری کرد: تماشای کارتون و برداشتن قلم مو. هنگامی که او شروع به احساس بهتر کرد، بلافاصله به کار بازگشت: امروز، او یک موزیک ویدیو برای آخرین تک آهنگ خود، “We Can” منتشر کرد، آهنگی با پیام استقلال و نمونه ای از Eartha Kitt که در سراسر آن وجود داشت.

در حالی که نقاشی خود را تمام می کند، مهتابی را که بر روی قله کوهی به سبک تیم برتون تابیده می شود، انجام می دهد، آهنگ “بهتر” را از آلبوم جدیدش می آورد – آهنگی که آینه مکالمه ای است که آسیان بارها با خودش داشته است. او شعر را برایم می‌خواند: «به این فکر کرده‌ام که شاید وقت عاشق شدن نرسیده است. شاید لازم باشد در درون خودم و اینکه چگونه به کمک کوچکی نیاز دارم تا به آنچه که هستم برگردم عمیق تر باشم.”

او می‌گوید: «من در تمام این رابطه قبل از اینکه شخص دیگری بتواند در مورد خودم منفی صحبت می‌کردم. زن‌ها همیشه با خودشان این کار را می‌کنند! اینطوری برای محافظت از خودم دیوار را بالا می‌کشیدم، چون اگر اول حرف بدی می‌زدم، دیگران نمی‌توانستند. من بر این تمرکز دارم که با خودم خوب باشم، تا خودم را به آرامش برگردانم. و برای انجام این کار، مجبور شدم به تابلوی نقاشی برگردم.”