حال و هوای انبار سنت آن در جمعه شب در ماه سپتامبر گیج کننده بود. 18 ماه می گذرد که محل اجرای هنرهای نمایشی در ساحل بروکلین با مخاطبان مناسب و انرژی روز اول مدرسه پر شده بود-اگرچه صندلی ها ترکیبی از 20 سالگی تا کشیدن را اشغال کرده بودند. 80 سالگی در بلیزرهای بروکس برادرز-قابل لمس بود.
جمعیت التقاطی برای دیدن شب افتتاحیه یک اجرای دوسویه آنجا بودند: فقط یک اکتاو آپارتمان، با بازی جاستین ویویان باند ، افسانه کاباره مرکز شهر و آنتونی روث کاستانزو ، متصور اپرا. این نمایش که در سنت آن تا 3 اکتبر اجرا می شود ، طبقه بندی ناممکن است. کاباره است؟ نمایش تنوع؟ کنسرت تجربی؟ به محض ظاهر شدن این دو نفر روی صحنه ، هر دو با غلاف مخملی که توسط جاناتان اندرسون طراحی شده بود (اولین مورد از مجموعه چهار مجموعه لباس هماهنگ) ، مشخص شد که هرگونه تلاش برای برچسب زدن به چیزی که قرار بود ببینیم نکته دیگر اینکه.
آنچه در پی داشت یک یادآور درخشان ، خلع سلاح ، متاثر کننده ، خنده دار ، و گاه به طور کامل خود به خود بود که چرا تئاتر اصلاً وجود دارد ، و به ویژه توانایی آن برای تعجب و آسایش همزمان. تنش مفهوم بر اساس تضاد بین صدای باند و کاستانزو و همچنین برخورد ظاهری شخصیت های آنها ایجاد شده است: باند یک هنرمند 58 ساله با صدای برفی و تسلط بی نظیر بر اردو است. کوستانزو ، 39 ساله ، خواننده ای با تربیت کلاسیک است که بیشتر به دلیل بازی در نقش های اپرای متروپولیتن با جاذبه های خیره کننده شناخته می شود. اما در طول مجموعه ای از مخلوط ها و مخلوط ها که شامل “ده! Placatevi Con Me ، ”از اورفئوس و یوریدیکس ، همراه با “تسلیم نشو” پیتر گابریل و “آخناتن” فیلیپ گلاس با “راه رفتن مثل یک مصری” از Bangles ، هر گونه تردید طولانی مدت با تجدید نظر کامل در مورد ژانر جایگزین می شود.
تعداد انگشت شماری از تکنوازی ها ، که از لایه های پرده های شفاف و درخشان تشکیل دهنده مجموعه ، طراحی شده توسط کارلوس سوتو ، با نورپردازی جان تورس ، استفاده می کنند ، عملکرد را در احساسات قرار می دهند ، در حالی که اغلب ناسزاگویی بداهه بین آنها بین پرتاب ها تغییر می کند. شوخی و لحظات لطافت واقعی بین دو دوست (آهنگهای از اکتاو به یک آلبوم تبدیل می شود ، اوایل سال آینده منتشر می شود.)
او گفت که مدیر نمایش ، زک وینوکور ، این اثر را “دارای انرژی یکی از نمایش های Jo’s’s Pub در Viv می داند ، اما منفجر شد”. “و همچنین از انرژی یک نقد قدیمی کارول برنت و جولی اندروز برخوردار است. همچنین احساس می کنم که من بیشتر دوست دارم اپرا باشد ، واقعی و زیبا. “
در هفته اول نمایش با کاستانزو و باند از طریق Zoom ، از آنها پرسیدم چرا چنین نمایشی با لحظه کنونی صحبت می کند ، زیرا شهر در بیداری دوباره لکنت دارد. “من می توانم بگویم که به عنوان یک فرد ترنس ، تمام این مدت تنها در خانه من واقعا سرم را درگیر کرده است. زیرا اگر خود را به مردم معرفی نکنیم ، ما کی هستیم؟ ” باند گفت. “و در حال حاضر ، ما به طور ناگهانی در حال مذاکره مجدد در مورد حضور در اطراف دیگران و ورود مجدد به جامعه هستیم. من اولین فردی هستم که در برنامه هایم جامعه و فرهنگ را نقد می کنم ، اما این مورد در مورد ابراز خوشحالی از خود است و آن را در محدوده رابطه با شخصی که برایش اهمیت دارید منعکس می کند. “
کوستانزو افزود: “ترکیب ما بدون گفتن ما چیزهای زیادی می گوید.” “و آن چیزهایی که می گوید در حال حاضر برای من بسیار مهم هستند.”
قصد دیگر برای تولید این بود که سعی شود جنبه های مختلف به اصطلاح “فرهنگ بالا” برای کسانی که ممکن است نتوانند نقطه ورود به آنها را پیدا کنند در دسترس قرار گیرد: “همانطور که Viv می گوید ، یک سنگر وجود دارد ، این کوستانزو خاطرنشان کرد: وی گفت: “اما بعد از انجام این کار ، چیزی که برای من شگفت آور بود ، این بود که احساس من را نسبت به موسیقی کلاسیک تغییر داد ، زیرا ناگهان من از تکنیک و رپرتوار خود برای بیان شخصیت واقعی خود استفاده کردم. به طور معمول من شخصیت دیگری را به تصویر می کشم. و با وجودی که من بیرون هستم و عجیب و همجنسگرا هستم ، اما از طریق هنر بیان نمی شود. این موضوع چیز جدیدی را برای من باز کرد. “
“من فکر می کنم ما نشان می دهیم که فرهنگ بالا به همان اندازه پایین است. همه این یک سراب است. ”باند مرده است. کاستانزو افزود: “همه موارد اپرای فرهنگ بالا همه چیز درباره سکس ، مواد مخدر و راک اند رول است.”
باند ، کوستانزو و وینوکور همگی بیش از یک دهه است که یکدیگر را می شناسند و در طول سالها در اجراهای مختلف آمیخته شده اند. کاستانزو کسی است که با همدستش به اندرسون ، که باند رابطه ای دیرینه با او دارد ، اشاره کرد. باند از ایمیلی که به اندرسون در تابستان فرستادند یاد می کند: “من فقط از یک فرصت استفاده کردم و از او پرسیدم آیا علاقه ای به طراحی لباس های ما دارد؟” “و در عرض پنج دقیقه یک ایمیل به من ارسال شد که” هر چیزی که می خواهی “بود که پاسخ صحیح بود.”
اکثر لباس ها از ابتدا در طول چند هفته تولید شده اند ، بقیه به طور قابل توجهی از نمونه های موجود از JW Anderson و Loewe ، دو خط طراحی اندرسون ، تغییر کرده اند. پس از غلاف های مخملی ، که دارای برجستگی های هندسی هستند و به نظر می رسد که مجری ها همزمان با آنها گیج شده و از آنها لذت برده اند ، این جفت به مجموعه ای از اعداد توری پر ، ست های مشکی و سفید اسپانیایی ماتادور و سفید و در نهایت دو لباس پولک دار با برجستگی تبدیل می شوند. شکاف های جانبی که نور را در اطراف صحنه در شعله های خیره کننده می اندازند.
نور برای اندرسون عامل مهمی بود زیرا او در حال طراحی هر قطعه بود. او در مورد نحوه طراحی من برای صحنه و باند شباهت هایی دارد ، اما پس از آن باید به تفاوت های نورپردازی و نحوه تأثیر آن بر بافت فکر کنید. “من می خواستم هر دو آنها ظاهر مشابهی داشته باشند در حالی که بر خلاف طراحی صحنه کار می کردند تا اطمینان حاصل شود که ظاهر با محیط ارتباط دارد.”
یکی دیگر از عوامل محیطی که خدمه باید در نظر بگیرند این واقعیت است که عکس العمل مخاطبان با ماسک های آنها مخدوش می شود ، که از نظر زمان بندی و تبادل انرژی کارها را برای هنرمندان دشوار می کند. سوزان فلدمن ، بنیانگذار و مدیر هنری سنت آن ، خاطرنشان کرد که آنها علاوه بر طراحی فضا با فیلترهای هوا و پروتکل های ایمنی به روز شده ، با دیوید اشنیرمن ، طراح صدا همکاری کردند تا میکروفون های ناحیه را روی صندلی ها نصب کنند تا خنده به وضوح از روی صحنه شنیده شد-کمی پیچش از نبوغ مهندسی دوران همه گیر.
در مورد اصلی جذابیت نمایش ، فلدمن به اصل آن پرداخت: “وقتی همه چیز از طبقه بندی سرپیچی می کند ،” او گفت: “شما فقط باید از تمام مفاهیمی مانند” این متعلق به کجاست؟ ” و فقط خود را به هنر آن بسپار. “
همانطور که جمعیت شب اول – بلیزر ، روسری ابریشمی ، ملکه های کش دار ، پولک و دامن – از تئاتر بیرون آمدند و در مسیری به طرف Jane’s Carousel ، جایی که یک دی جی در حال بازی کوکتل Robyn و Aperol بود می ریختند ، مشخص بود که این کار را کرده اند. دقیقا همون.