هنرمند سرامیک نارومی نکپنکپن با خنده از اتاق خوابش در ورسای، جایی که او در حال برگزاری یک اقامتگاه هنرمندان است، به من می گوید: «می دانستم که از من می خواهی بپرسی که در طول زندگی در فرانسه چه کار کرده ام. “بگذار تا نشانت دهم.”
Nekpenekpen، 23 ساله، یکی از هیجان انگیزترین چهره های جدید در دنیای هنر است. تنها یک سال پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لانگ بیچ، او یک نمایش انفرادی در گالری Real Pain، در Lower East Side منهتن برگزار کرد. نمایشگاه با عنوان فرشتگان با چهره های کثیف، مملو از موجودات کارتونی، کمی بداخلاق و انسان نما است که از خاک رس حجاری شده است. مجسمههایی که نکپنکپن نقاشی کرده، روی آن نوشته و روی آنها کشیده است و چهرههایی با چشمهای خروس به رنگهای صورتی، آبی، زرد و سبز لجن ایجاد میکند، شبیه شخصیتهایی است که آلیس ماکلر سرامیکدان از آن لذت میبرد. اما شخصیت ها قطعاً از این زمین نیستند. برخی شبیه نمادهای Sanrio هستند، دو Badtz-Marus در آغوش قفل شده اند، در حالی که برخی دیگر به سادگی گوی های رنگارنگ با میخ هایی هستند که با متن دست نویس پوشانده شده اند.
اما هنگامی که Nekpenekpen صفحه زوم خود را به اشتراک می گذارد تا نگاهی اجمالی از نحوه گذراندن زمان خود در اروپا به من بدهد، چیزی غیرمنتظره را فاش می کند: عکس های آیفون از موزاییک های کودکانه و رنگارنگ روی دیوارهای ایستگاه قطار محلی خود. من هر روز به پاریس میرفتم، زیرا اینجا در ورسای کار زیادی برای انجام دادن وجود ندارد – محافظهکارانه و واقعاً شیک است." او توضیح می دهد. “دیدن این موزاییکها هر روز بوده است – خوب، الهامبخش است.”
منطقی است که Nekpenekpen، که سبک و تکنیک آن ریشه در هیچ نوع آموزش کلاسیک ندارد، از تصاویر توهمآمیز بیگانگان، جادوگران، و گویهای حیوانی ناشناخته، فتنهای را به تصویر بکشد. نکپنکپن در کار خود با سر در احساسات خود فرو می رود و قطعاتی را خلق می کند که بازنمایی فیزیکی یک دفترچه خاطرات از اعماق ذهن او را به تصویر می کشد. او میگوید: «من تمام قطعاتم را اینگونه پردازش میکنم. «آنچه که ارزش کار من را به وجود می آورد این است که بتوانم احساسم را در درون منعکس کنم. من کلماتی را روی قطعاتم مینویسم، اما رنگهایی که استفاده میکنم، حالات چهره، و نحوه ساختاربندی قطعات مانند این زبان مرموز من است که با خودم گفتگو میکنم.»
مکالمه تصویری که در فرشتگان با چهره های کثیف نکپنکپن میگوید که نتیجه «گذر از یک دلشکستگی دیوانهکننده است». من آنقدر درد را تجربه کردم که گوش دادن به موسیقی یا تماشای فیلم هایی که من را از واقعیت خارج می کند، بیشتر از حضور احساس آرامش می کرد. اما داشتن این نمایش و این ضرب الاجل و همچنین داشتن راهی برای انجام همه چیز به من این امکان را داد که نه تنها تمرکز کنم، بلکه صادق و آسیب پذیر باشم. آن همه درد در من باقی نماند.»
مجسمهها با وجود ظاهر ماورایی و غیرقابل توضیحشان، به طور متناوب احساسات عشق و اشتیاق را برمیانگیزد، که نکپنکپن میگوید از همان روزهای اولیه کار با خاک رس در CSU لانگ بیچ، به هر قطعهای تزریق شده است. این هنرمند شروع خود را در دانشگاه دولتی – جایی که در ابتدا با رشته زیست شناسی وارد شد – با گذراندن کلاس های آموزشی در مرکز بزرگ سرامیک مدرسه آغاز کرد. او به یاد می آورد: “من همیشه به لباس علاقه داشتم – چیزی خلاقانه، اما هرگز نمی دانستم کجا آن را بیان کنم.”
در طول ترم دوم کالج، نکپنکپن یک انتخاب داشت: میتوانست برای کمک به حمایت از والدینش – که هر دو از نسل اول مهاجر هستند: پدرش نیجریهای و مادرش ژاپنی است – شغلی با ثبات مالی پیدا کند، یا میتوانست کار کند. یک خطر و قلب او را دنبال کنید. «من تنها کسی در خانواده بودم که به دانشگاه رفتم. و وقتی بزرگ شدم، این احساس مسئولیت را داشتم که از پدر و مادرم مراقبت کنم. خطر این بود که میل خودم را برای کاوش در اولویت قرار می دادم. او تصمیم گرفت دومی را دنبال کند و متعاقباً پس از تماشای مربیان سرامیک مانند آنابل خوارز و جنی جیون لی، خود را در خاک رس انداخت. او می گوید: “اولین کلاس سرامیک من، آنابل خاک رس را کوبید.” «از این بلوک محکم به هر چیزی که او میخواست، من را مجذوب خود کرد. خیلی قدرتمند و بد بود.»
Nekpenekpen هفت سال اول زندگی خود را در ژاپن گذراند، جایی که پدر و مادرش برای اولین بار ملاقات کردند. او میگوید که پیوندهای محکمی با میراث ژاپنیاش دارد، اما به نقطهای در زندگیاش رسیده است که از نزدیک جنبه نیجریهای خود را بررسی میکند. او میگوید: «به یاد میآورم که در ژاپن بچه بودم و همیشه به او خیره میشدم. «هر وقت از والدینم میپرسیدم، میگفتند به این دلیل که زیبا به نظر میرسم و هرگز به این دلیل که متفاوت به نظر میرسم. تا زمانی که به ایالت ها نقل مکان کردیم، من واقعاً به این شدت در مورد هویت خود فکر کردم، زیرا از بیرون با آن مواجه شدم و نه شخصا.
اما در همین لحظه، شخصیت Nekpenekpen با تجربهاش در فرانسه شکل میگیرد، جایی که او روی یک مجسمه خاص کار میکند که به عنوان محور اصلی غرفه Real Pain در نمایشگاه NADA Miami در دسامبر در معرض دید قرار خواهد گرفت. او هنوز با آن کاملاً تمام نشده است، اما میداند که زوجی را به تصویر میکشد که یکدیگر را در آغوش گرفتهاند. و البته، این قطعه به نقاشیهای دیواری کاشیهای رنگارنگ در ایستگاه قطار میپردازد – احساسات ناب و دستنخوردهای که در هیچ منطقه خاکستری وجود ندارد، مستقیماً از قلب کودک درونش. او می افزاید: موضوع من، همچنان و برای همیشه، گرما و عشق است.